اگر چه فیلم قدیمی ترین رسانه جمعی صوتی و تصویری در اواسط دهه ۱۹۲۰ به چندین شهر کردستان رسید، اما سینمای کُرد شروع کُندتری داشت. سیاست حاکمه در کشورهایی که مردمان کرد زبان در آن ساکن اند، خطوط ممیزی خاصی را در برابر تولید و اکران فیلم هایی با موضوعیت و زبان کردی بر عهده داشت. یلمازگونی،کارگردان برجسته کُرد، در جواب اینکه چرا تا به حال هیچ فیلمی را به زبان کُردی تولید نکرده است، جواب داد: «واضحا به خاطر اینکه زبان کُردی به طور قانونی در ترکیه ممنوع شده است«.
اتحاد جماهیر شوروی و عراق تنها ممالکی بودندکه موانع سیاسی کمتری در برابر فیلمسازان کُرد قرار دادند. همین آزادی نسبی باعث شد که اولین فیلم های کُرد در این کشورها ساخته شود؛ به نحوی که در جمهوری ارمنستان هر ده سال یک فیلم کُردی ساخته شد .
اولین فیلمساز کُرد که پس از مرگ به شخصیتی مسئله ساز مبدل گردید،"حموبیگ نظریران " برود . وی که از اهالی قفقاز بود و در تاریخ سینمای قفقاز، ارمنستان و بطور کلی در اتحاد جماهر شوروی نامی آشنا و برجسته را داراست، توانست بخشی از شناسنامه سینمای این نواحی را به خود اختصاص دهد. به نحوی که قفقازی ها معتقدند وی قفقازی است و ارمنی ها مدعی ارمنی بودن وی هستند و عده ای بر این باورند که از اهالی چچن بوده و کردها نیز به دلیل کارنامه کاریش وی را کُرد محسوب کرده اند. کارنامه ی با۳۰ فیلم که موضوع ۲۷ فیلم آن، درباره کُردهای قفقاز و ارمنستان و … است .
اهمیت وی برای این نوشتار بیش از هر چیزی این است که اولین فیلم وی شروع تاریخ سینمای کردستان به حساب می آید. فیلم"زره " که در سال۱۹۲۶ ساخته شد، شرایط زندگی زنان کُرد را در ارمنستان به شکلی مردم شناسانه به تصویر کشیده است.
"هاکوب گازاریان" نویسنده ی این فیلم که از کردهای محبوب ارمنستان بود، فیلمنامه را با زبان کُردی نوشت و برای نگارش آن از رسم الخط کُردی استفاده کرد که بر اساس رسم الخط ارمنی توسط روشنفکران کُرد مقیم ارمنستان آماده شده بود . این فیلم که به صورت صامت ساخته شده بود بعدها در سال ۱۹۷۰ در ارمنستان توسط "جاسمی جلیل "نویسنده کرد و "جمیله جلیل" موزیسن زن کُرد، صداگذاری شد .
نظریان بعدها در سال ۱۹۳۳ مهمترین فیلم خود یعنی "کُردهای ایزدی" را ساخت. این اثر مستند که به روش اتنوگرافیک )انسان شناسی تصویری( ساختة شده بود، فیلمی تماما کُردی بود و در آن آداب و رسوم کردهای چادرنشین و کوچ رو به نمایش گذاشته شده است. برای موسیقی متن فیلم از آوازهای فولکلوریک کُردی نظیر"سه ردولکه" و "لاوک" استفاده شده است. در این فیلم نظریان همانند تمام کارگردانان هم دوره خود در روسیه، همچون ایزنشتاین، پودفکین، ژیگاورتوف و . . . تحت تاثیر ایدئولوژی حاکمیت وقت خود یعنی حکومت کمونیستی روسیه بود. وی نیز در این فیلم به تبلیغ افکار سوسیالیستی پرداخته است، به نحوی که در فیلم "کُردهای ایزدی" را در زیر چتر سوسیالیسم در حال خواندن و نوشتن می یابیم .
اهمیت این فیلم به قدری است که در سال۱۹۹۲ در جریان برگزاری جشنواره"سه قاره" – جشنواره ای که در پاریس پایتخت هنر و ادب برگزار می شود و به سینمای کشورهای آسیایی، آفریقایی و جهان سوم می پرردازد – فیلم های متعددی حضور پیدا کرده بودند، فیلم کردهای ایزدی نیز به عنوان یکی از فیلم های مهم مردم شناسی تاریخ سینما اکران شد .
"نظریان" به منظور استمرار جریان فیلم کُرد، به تربیت شاگردانی چند پرداخت و آنها نیز به نوبه خود به تولید مجموعه ی قابل توجهی از آثار سینمایی پرداخته اند، که تعدادی از این فیلم ها تماماً به زبان کُردی بوده اند. دو فیلم مستند به نام های "کُردهای ارمنستان شوروی" که در سال ۱۹۴۶ توسط"ه .کچاریان" که اصالتا ارمنی و شاگرد حموبیگ نظریان بود و یک شخصیت دینی کُرد به نام"حاجیه جیندی " ساخته شد و فیلم "کُردهای ارمنستان" در سال ۱۹۵۹ توسط "ج. ژامهاریان" و با نویسندگی "عرب شامیلو" ساخته شد. این آثار گواه این گفته ماست که در هر ده سال یک فیلم کُردی در ارمنستان ساخته شده است.
اما در کشورهای همچون ایران، ترکیه، عراق و سوریه که بیشترین آمار کردها را دارند، خبری از تولید نیست. سینما در آنجا تنها به نمایش فیلم های خارجی بسنده می کند. به نحوی که تعداد آثار پخش شده در عراق در آن زمان ۴۰۰ فیلم تخمین زده شده بود و از این تعداد ۳۰ % به زبان مصری و عبری بود و تقریبا همه فیلم های غیر عربی به زبان عربی زیرنویس می شد. اولین باری که یک فیلم در یکی از شهرهای کردنشین عراق به نمایش گذاشته شد، در جولای ۱۹۲۵ در سلیمانیه بود که با زیرنویس کردی به نمایش درآمد . این شرایط در دو دهه اخیر به طور موثری تغییر یافته بود . در ایران نیز قبل از ۱۹۶۰ زیرنویس رایج شده بود اما به دلیل سانسور حکومتی زیرنویس آثار به زبان کردی و نمایش بر پرده سینما امکان پذیر نبود .
بعدها نیز که دوبله فیلم های خارجی جای زیرنویس کردن را گرفت، با وجود این دوبله آثار خارجی به زبان کردی تا اواخر دهه ۸۰ امکان پذیر نبود تا در نهایت توسط صدا و سیمای مرکز سنندج و دیگر استانهای کردنشین با استخدام و جذب نیروهای بومی ، دوبله آثار سینمای و تلویزیونی مرسوم گردید .
در نهایت سینمای کرد به عنوان یک جریان مستحکم در سال ۱۹۶۷ در ترکیه با دو فیلم"یلمازگونی" فیلمساز معروف کُرد به نام های "اقایان سیدخان" و "گرگهای گرسنه " آغاز شد؛
گونای در سال ۱۹۳۷متولد شد و از سال ۱۹۵۸ به بازیگری در سینما روی آورد و در فیلم های تجاری بسیاری بازی کرد. اما شروع کار او به عنوان کارگردان، شخصیت بسیار متفاوتی از او ارائه داد. او در دوران کارگردانی خود توانست ۱۸ فیلم بسازد، فیلم های امید، سوگ، بابا، دشمن، مرثیه، دوست، رمه، بیچاره ها، راه )یول(، زندان و. . . از آن جمله اند. فیلم راه که به طور یقین به عنوان اسطوره تاریخ سینمای کردستان شناخته می شود، را" گونی " در دوران زندانی بودنش ازپشت میله های زندان کارگردانی کرده است، و همین فیلم جایزه نخل زرین جشنواره کن ۱۹۸۲را تصاحب کرد . او در این فیلم به رنج و آزار و ستم حاکم بر کردها در ترکیه می پردازد. زبان این آثار ترکی بود و موضوع اصلی فیلمنامه ها زندگی و حیات اجتماعی و سیاسی کردهای ترکیه هستند. ترکی بودن زبان این آثار به این دلیل است که در آن دوره دولت ترکیه زبان کردی را به رسمیت نمی شناخت و مکالمات زبان کردی جرم محسوب می شود. ظرافت پردازش و توانایی به تصویر کشیدن مصائب اجتماعی جامعه ی کردستان، منتقدین سینما را برآن داشت تا بطور جدی به فیلم یول و یلماز گونای بپردازند و آن را "الیازه ی کرد" نام نهند. وی درسال ۱۹۸۱ از زندان ترکیه گریخت و به فرانسه عزیمت نمود. گونای در پی ابتلا به بیماری سرطان در سال ۱۹۸۴در پاریس درگذشت .
اهمیت آثار گونی بیش از آنکه مدیون نخل کَن و یا مارکسیست بودن وی باشد، مدیون دغدغه گونی است که در آثارش متبلور گردید. دغدغه ای که در واقع ژانر نئورئالیسم در سال ۱۹۴۳ در ایتالیا بر اساس آن شکل گرفته است. یعنی بحرانی اجتماعی که در آن زمان محصول نظام توتالیتر بود و اجازه اندیشه ورزی متفاوت را از افراد جامعه غصب کرده بود. جامعه ای فاقد هر نوع دگراندیشی و اعلام موجودیت برای کردها و دیگر اقلیت ها. جامعه ای که به تعبیر "جورج آگامبن" افراد آن محکوم به اردوگاه های کار اجباری بودند . "گونی" با به تصویر کشیدن جامعه، وضعیت موجود را همچون وضعیتی اردوگاهی نشان داده است. اشخاصی که دلایل حبس آنان، از طرفی وجود هویتی مغایر با هویت های تعریف شده ی نظام حاکم و از طررف دیگر گریز از هویت های قبیله ای می تواند باشد .
گونی نقطه عطف تاریخ سینمای کردستان و در عین حال کشور ترکیه است؛ وی باعث گردید تا تمام فیلمسازان ما بعد وی، به آثار وی همچون یک ایده آل بنگرند و این داعیه را داشته باشند که پیرو راه وی هستند و در آثارشان خط و مشی وی را دنبال کرده اند. اما این ادعا در واقع در بیشترآثار ساخته شده ی بعد از وی تنها درحد یک ادعا باقی ماند .
ادامه دارد