رفتن به بالا

تعداد اخبار امروز : 0 خبر


    -١٨(°C)
    وزش باد (mph)
    فشار (in)
    محدوده دید (mi)
    اشعه فرابنفش -
    رطوبت (in)
گاه‌شمار تاریخ خورشیدی
شهریور ۱۳۹۵
ش ی د س چ پ ج
« مرداد   مهر »
 12345
6789101112
13141516171819
20212223242526
2728293031  
پیام تبریک هنرمندان مهابادی به مناسبت روز ملی سینما

روز ملی بی سینما مبارک باد !

به گزارش پایگاه خبری هنری بینه ر، طبق اعلام عمومی بینه ر جهت پخش پیام های تبریک هنرمندان به مناسبت روز ملی سینما، این تنها هنرمندان مهابادی بودند که سخت داغ نبود سینما را در شهرشان حس می کنند! پیام های تبریک هنرمندان مهابادی به شرح ذیل می باشد:   هژار نورانی (فیلمساز و مسئول […]

به گزارش پایگاه خبری هنری بینه ر، طبق اعلام عمومی بینه ر جهت پخش پیام های تبریک هنرمندان به مناسبت روز ملی سینما، این تنها هنرمندان مهابادی بودند که سخت داغ نبود سینما را در شهرشان حس می کنند!

پیام های تبریک هنرمندان مهابادی به شرح ذیل می باشد:

 

هژار نورانی (فیلمساز و مسئول انجمن هنرهای نمایشی مهاباد):

روز ملی سینماست؟ تبریک برای شهرهایی که چراغ سالن سینمایشان روشن است و تسلیت به شهرم که سالن سینمایش سالهاست تعطیل شده است. خاطرات کودکی من و بسیاری از هم نسلهایم کشف راز نمایش فیلم بر روی دیوار بزرگی بود که همگان را سحر کرده بود. با کاراکتر فیلم می خندیدیم، گریه می کردیم و همه از هیجان دست می زدیم… راستی زمانی که چند لحظه پخش فیلم قطع می شد، همه ی تماشاچیان سوت می زدند و اعتراض می کردند، چه شد که سالها سینما تعطیل شده و کسی نه سوت می زند و نه اعتراضی دارد!؟!
راستی ! نسل جدید راز چه چیزی را کشف می کنند؟ اصلا این روزا چه چیزی اهمیت دارد؟

مسئولان شهر من آیا خبر دارند در این شهر بی شمار فیلمساز و علاقمند سینما وجود دارد؟ بعید می دانم… فعلا انتخابات شورای شهر نزدیک است و بهتر است مشغول تخریب همدیگر باشیم، تا شاید در آینده فکری برای … اسمش چه بود؟ … آها، سینما… بعدها سر فرصتی که هرگز نمی آید فکری برایش می کنیم…حیف بازار هم کساد است والا سالن سینمای فعلی، مکان مناسبی برای ساخت مجتمع تجاری است!!!!
فعلا همان مخروبه باقی بماند.
روز ملی بی سینما مبارک باد !!!

 

شهرام میکائیلی (بازیگر و کارگردان):

یاد دوره شصت بخیر؛ ابهتی داشت سینما آن هم از نوع مهابادیش. آن زمان بچه های زیر دوازده سال را بدون والدین به سینمای مهاباد راه نمیدادن با چه زحمتی هربار کسی را راضی میکردم که پدر یا برادر قلابی من شود تا بتوانم فیلمهای کانی مانگا، عقابها، مشعل و …. را در سینما ببینیم. یادش بخیر صفهای فیلم همیشه راه بندان میشد و افسوس این روزها صف یارانه… یادت بخیر سینمای آن روزها و بی نما و بی نوای این روزها….

 

کیوان فهیمی (فیلمساز):
شب خارجی مقابل ساختمان متروک سینما (سکانس رویا)
ساختمان متروک و نیمه ویران سینمای قدیمی زیر نور پرژکتورهای مجتمع تجاری در حال ساخت مجاورش روشن شده است. بر تابلوی اعلان چوبی دو طرف در آهنی زنگ زده فقط میخهای زنگ زده برجا مانده. در نیمه باز است، از لای در پوسترهای رنگ و رو رفته بر کف زمین دیده می شوند و با نسیم ملایمی که به داخل می وزد تکانی می خورند. در، با سر و صدا کامل باز می شود، مردی کیفی چرمی و قدیمی در دست بیرون می آید، کیف از چیزی انباشته شده و ورم کرده، از لای دهانه به زحمت بسته شده آن نگاتیوهایی سر بیرون آورده اند. مرد به سمت دوچرخه اش که به درخت مقابل سینما تکیه اش داده می رود. کیف چرمی را در سبد جلوی فرمان می گذارد، سوار می شود و پدال می زند. به محض پدال زدن چراغ جلوی دوچرخه چند بار خاموش و روشن می شود، با تدوام پدال زدن مرد چراغ بطور کامل روشن و پر نور می شود و به سان پرژکتوری فضای جلوی دوچرخه و دیوارهای مقابلش را روشن می کند. روی هر دیواری که نور دوچرخه بر آن می افتد انگار نور آپارات تابانده شده و تصاویری جان می گیرند. با عبور دوچرخه تصاویر جان نمی بازند و همچنان ادامه می یابند. دوچرخه از کوچه ها و خیابانهای شهر عبور می کند و تصایری متعدد بر روی دیوارها نقش می بندد. شهر پر از تصویر می شود.
«سینما خود رویاست، رویایی کردن رویاهایمان شاید رویایی ترین کار جهان باشد.»

 

شیلان سعدی (فیلمساز):

تبریک گفتن روز ملی سینما به نسل جوان شهرم که خاطره دیدن فیلم در سالن سینمای شهرمان را ندارند کاری سخت، و به نسلی که سالن سینما و همچنین تعطیلی و ویرانی اش را تجربه کرده سخت تر و به مسئولین و سیاست گذاران شهرم که به ظاهر هیچ علاقه ای به سینما ندارند خیلی سخت تر است. اما سینما همچنان هست و شهرم باز آن را تجربه خواهد کرد، نسل نو روزگاری نو خواهد ساخت.

 

آراد حسن زاده (فیلمساز):

اگرچه روز ملی سینما روز مبارکیست اما از این مبارک روز سهم شهر من، سهم سینما دوستان و هنرمندان شهر من تنها یاد سینمای تعطیلی است که تنها دهه شصتی ها خاطره ای از آن دارند. روزی مبارک که مبارکیش برای شهر من گنگ و بی معناست. برای جوانان شهر من سینما اگرچه نامی آشناست ولی حس ناآشنایی دارد مانند نابینایی که از لذت بینایی تنها توصیف بینایی نصیبش شده باشد. سینما روزت مبارک اگرچه حس بودنت برایم گنگ است.

 

کاوه دباغچی مکری (عکاس و تصویر بردار):

در وصف حال زار سينمای شهر و كشور ما روضه ها می‌توان خواند؛ همين…

اخبار مرتبط

نظرات

یادداشت ویژه

سریال نون.خ و مساله ی زبان !

این نقد سریال نیست. حتی نقد آن چیزی که مطرح می شود نیز ممکن است نباشد. بیشتر بیان مساله و اشتراک گذاری سوالی است که شاید برخی از فیلمسازان و حتی تئاتری های کوردستان نیز با آن مواجه باشند. از این رو از زبان ساده تر و خودمانی تری نیز برای نوشتار استفاده می کنم. چند روزی است که سریال تلویزیونی «نون. خ» از شبکه ی یک سیما پخش می شود. داستان این سریال که از همان الگوی سریال پایتخت پیروی می کند ، این بار در یکی از مناطق کوردستان اتفاق می افتد. فارغ از اینکه مکان داستان بیشتر شبیه به روستاست و معلوم نیست چرا سازندگان اصرار دارند آن را شهر معرفی کنند، و یا اینکه در جمع اهالی روستا نیز یکی از بازیگران فارس است و بسیار روان فارسی صحبت می کند و معلوم نیست چرا به تنهایی او فارسی را اینگونه صحبت می کند و سایرین به شکل دیگر؛ اما حضور بازیگران بومی منطقه و حضور موسیقی کوردی در سریال، از ویژگی های خوب آن به حساب می آید. اما آنچه بحث اصلی این نوشتار است مسئله ی زبان است. چیزی که از روز اول پخش سریال ذهنم را به خود مشغول کرد اما ترجیح بر آن شد تا لااقل بعد از پخش چند قسمت مسئله طرح شود. امروز که واکنش توییتری برخی از مردم نسبت به مسئله ی زبان بکار رفته در این سریال را دیدم، زمان طرح مسئله را مناسب تشخیص دادم. زبان کوردی، اگر چه دارای واژگان مشترک با زبان فارسی است و حتی بنا به اظهار نظر بسیاری از کارشناسان این دو زبان هم ریشه هستند و هر کدام در جغرافیای خود تغییرات زمانی و کاربردی و خود را پیدا کرده است، با این حال این، زبان کوردی، زبانی کاملا مستقل با دستورات گرامری خاص خویش است و لهجه محسوب نمی شود. از این رو تولید یک اثر ملی در کوردستان با حضور شخصیت های کورد، با تولید یک سریال در اصفهان و یا یزد و شیراز و... تفاوت زیادی دارد. چرا که این لهجه های فارسی شیرازی و اصفهانی ولو به صورت غلیظ و با کلمات خاص منطقه نیز ادا شود، نهایتا منظور خود را به مخاطب عمومی منتقل می کند. در سریال نون.خ همه ی کاراکترها -تا این جای قصه- کورد هستند. پس طبیعتاً باید با یکدیگر کوردی حرف بزنند و لزومی به استفاده از زبانی که نه فارسی است و نه کوردی،  ندارند. این امر به ویژه در مناطق کورد زبان که اهمیت خاصی به زبان مادری میدهند بسیار خودنمایی خواهد کرد.  اگر داستان این سریال در نقاطی دیگر از ایران که به دلایل مختلف ، برخی خانواده ها ترجیح داده اند با کودکانشان به جای زبان مادری با زبان ملی صحبت کنند، ساخته می شد، کمتر مسئله ی زبان خودنمایی می کرد و می شد کاراکترهای فیلم را از این خانواده ها معرفی کرد و به راحتی مسئله را توجیه نمود، اما در تمامی شهرهای کوردزبان، مسئله ...

وعده گاه مسئولین

روز شمار عنوان وعده
2642
روز گذشته
آیا سینمای مهاباد دوباره بازگشایی می شود؟
css.php
%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: