بینه‌ر

ساز ٢٥ ساله کلهر سازنده اش را دید

به گزارش بینه‌ر، دومین شب از برگزاری کنسرت مشترک کیهان کلهر نوازنده بین المللی کمانچه و اردال ارزنجان نوازنده ترکیه ای ساز باقلاما در حالی یکشنبه شب ۱۴ آذرماه میزبان تعداد زیادی از علاقه مندان موسیقی بود، که تاخیر ۴۰ دقیقه ای برنامه و تحویل سالن از سوی گروه اجرایی نمایش «می سی سی پی نشسته می میرد» به کارگردانی همایون غنی زاده  موجب ناراحتی گروه اجرایی کنسرت و کیهان کلهر شد.

کلهر قبل از شروع برنامه در حالیکه ناراحتی ناشی از تاخیر برنامه در چهره وی مشهود بود، خطاب به تماشاگران گفت: من از شما خیلی عذرخواهی می کنم که برنامه دیر شروع شد. البته ما بابت این تاخیر هیچ نقشی نداشتیم چرا که سالن اجرا به ما دیر تحویل داده شد. به هر حال امیدوارم در این مدتی که باعث تاخیر در آغاز برنامه شد، به شما توهینی نشده باشد.

وی لحظاتی قبل از آغاز برنامه خود با اردال ارزنجان، توضیح داد: سازی که امشب در دست من می بینید، سازی ۲۵ ساله است که در این مدت در همه اجراها و ضبط هایی که داشتیم همسفر من بوده و می توانم بگویم در تمامی کنسرت ها از آن استفاده کرده ام. این ساز به دست هنرمند بیاض امیرعطایی ساخته شده که امشب در اینجاست و من به او خوش آمد می گویم.

کیهان کلهر و اردال ارزنجان در این کنسرت که به نوعی جدیدترین رپرتوار کلهر با استفاده از نوازندگان بین المللی در ایران بعد از مجموعه کنسرت های «پردگیان باغ سکوت» بود ، این بار همچون تجربه های چند سال گذشته خود با اردال ارزنجان باز هم تجربه ای متفاوت از اجراهای بینافرهنگی برخواسته از تعاملات هنرمندان را به رخ مخاطبان سرتا پا شنونده تالار وحدت عرضه کرد. اجرایی سر تا پا شور و هم نوازی جانانه که بار دیگر قدرت نمایی دو نوازنده تماما بین المللی را برای عرضه اشتراکات موسیقایی مقام های کردی و ترکی به دوستداران موسیقی ایرانی نشان داد و به طور حتم می تواند تجربه ای خردورزانه در عرصه اجرای برنامه های مشترک این چنینی در ایران به حساب آید.

کلهر که حدود ۶ سال قبل نیز در تجربه ای مشترک با اردال ارزنجان نوازنده باقلاما برنامه هایی را در ایران اجرا کرده بود، همچنان با تکیه بر عنصر بی بدیل و تاثیرگذاری چون بداهه نوازی که بر اساس مشترکات موسیقایی مقام های کردی و ترکی برای مخاطبان ارائه می شد، گوشه ای دیگر از ویژگی های عجیب و غریب و منحصر به فرد خود در عرصه نوازندگی را به دوستدارانش نشان داد و جالب آن که در طراحی هایی که به نظر می آمد کلهر ایفاگر نقش اصلی آن است، هر دو نوازنده چه به لحاظ اجرای قطعات و چه به لحاظ بازیگری بدن در هنگام نوازندگی سنگ تمام گذاشته و حاضران در تالار وحدت را مسحور این شیوه کردند. جالب اینکه بعد از پایان کنسرت فشار روحی و ذهنی ناشی از نوازندگی، کلهر را از خستگی به آغوش اردال انداخت و نشان داد که روح حاکم بر یک محتوا تا چه حد می تواند در فضای موسیقایی یک اثر موثر باشد.

اردال ارزنجان نوازنده چیره دست باقلاما نیز که طی سالیان گذشته همکاری های متعددی با هنرمندان بین المللی داشته بعد از تجربه شیرین و دلپذیرش با کیهان کلهر در آلبوم « باد» و البته برگزاری کنسرتی که در سال ۸۹ با این نوازنده کمانچه داشت، در کنسرت شب گذشته نیز برای مخاطبان ایرانی تالار وحدت هر آنچه در فضای ذهنی خود داشت رو کرد و جلوه ای ناب از اشتراکات مقام های موسیقایی ایران و ترکیه را جلوه گر کرد. از سوی دیگر ایجاد یک فضای پرحجم سازی توام با شیوه ای جالب توجه در گفتگوهای سازی که مقدمه آن با نوای کمانچه کلهر آغاز می شد آنچنان مسیر پر تصویری را در ذهن مخاطب ترسیم می کرد که گویی مخاطب به تماشای یک اثر نمایشی نشسته است.

به هر ترتیب کیهان کلهر که این روزها به نوعی نماینده ای تام و تمام از موسیقی معاصر ایران در فضای بین المللی است، در کنسرت شب گذشته خود با اردال ارزنجان نمایی دیگر از تامل و تفکر روی موسیقی را به مخاطبانش معرفی کرد که می تواند در فضای رخوت انگیز و پر از تکرار اجراهای زنده موسیقی ایرانی و پرهیز از شلوغی های رایج گروه های موسیقی ایرانی که گاه تمایل زیادی برای اضافه کردن متعلقات دارند، گشایش دهنده معبری متفاوت و پر از خلاقیت و نوآوری باشد که فقط تعدادی از جوانان هنرمند ایرانی ریسک آزمایش و تجربه آن را در این سال ها نشان دادند.

براساس این گزارش در توضیحاتی پیرامون این کنسرت که محتوای آن بر اساس مقام های کردی غرب ایران  و موسیقی علوی شرق ترکیه اجرا شده ، آمده بود: «کاری که خواهد شنید حاصل همنشینی موسیقایی دو هنرمند از دو فرهنگ تقریبا مشابه است. اردال ارزنجان شاگرد برجسته عارف ساء نوازنده افسانه ای ساز باقلاما منتسب به موسیقی علویه در شرق ترکیه است. منطقه ای که به لحاظ زیستی و فرهنگی اشتراکات فراوانی با منطقه کردنشین غرب دارد. موقعیت ساز باقلاما در شرق ترکیع قابل قیاس با ساز تنبور  در غرب ایران است. با این تفاوت که این ساز چند دهه زودتر از ساز تنبور وارد عرصه موسیقی شهری شد و اکنون به عنوان سازی رسمی در موسیقی کلاسیک ترکیه مطرح است. فضای قالب در این اثر مبتنی بر بداهه پردازی بر اساس مشترکات موسیقی مرسوم موسیقی در دو منطقه و  متاثر از احساس و اندیشه هایی است که دو هنرمند به بیان آنها نشسته اند.»

منبع: مهر

خروج از نسخه موبایل