این روزها که تب جشنواره ی تئاتر کردی دوباره داغ شده است، بیش از هر چیزی اسامی هیئت بازبینی حکایت از تغییر جدی در روند برگزاری جشنواره دارد. چرا که با اسامی مواجه هستیم که اگرچه به عنوان تئاتری شناخته شده هستند اما شاید کمتر در فضای جشنواره تئاتر کردی با آنها آشنا باشیم؛ این امر به خودی خود می تواند نوید دهنده ی اتفاقات جدیدی باشد، به شرط آنکه درست و به جا از آن بهره گرفته شود و دچار حواشی مرسوم نشود. یکی از این داوران انتخاب آثار باقر سروش است. ایشان متولد بیجار گروس هستند و دارای لیسانس ادبیات نمایشی و فوق لیسانس کارگردانی از دانشگاه تهران هستند. در زمینه ی نمایشنامه نویسی، فیلمنامه نویسی و کارگردانی تئاتر فعالیت مستمر دارد و مانند هر تئاتری دیگری ،همزمان دل در گرو بازیگری نیز دارد و هر از گاهی به فراخور مجال و فرصت در این بخش هنرنمایی می کند.
“بینه ر ” به بهانه ی انتخاب ایشان به عنوان یکی از اعضای هئیت انتخاب آثار سیزدهمین جشنواره تئاتر کردی سقز ، گفتگویی صمیمی ترتیب داده است و صدالبته صحبت های صادقانه ی سروش خواندنی است.
چرا به سراغ تئاتر آمده اید؟ چه چیزی در تئاتر شما را جذب کرد؟
فکر میکنم کلاس سوم ابتدایی بودم. نمایشی را کلاس پنجمیها اجرا میکردند. در صحنهای از نمایش قرار بود یکی به دیگری شلیک کند. به من محول شده بود در کنار پرده سن برای افکتِ شلیک، همزمان یک نایلون بادشده را بترکانم. استرس همزمانی شلیک و ترکیدن نابودم کرده بود. پاهایم میلرزیدند. فقط میدانستم کارِ من از کارِ آن که ماشه را میچکاند خیلی سختتر است. دوست داشتم من روی صحنه بودم و او کنار پرده. بعدتر بیشتر با پنجمیها بُر خوردم و یک ماه بعد در دهه فجر این من بودم که ماشه را چکاندم. بعدتر بیشتر بازی کردم. شوق و ولع دیده شدن و تشویق شدن همیشه برایم لذت بخش بود.
چقدر دانشگاه و تحصیلات تئاتر با تصور شما قبل از دانشگاه همخوانی داشت ؟
کیفیت آموزش در دانشگاههای تئاتر سالهاست که پایین است و به غیر از معدودی از اساتید، مابقی هیچ ارتباطی با تئاتر ندارند. آنقدر پایین که من گرایشام را که بازیگری بود عوض کردم و به ادبیات نمایشی آمدم و فکر میکنم بهترین اتفاق زندگی من بود. اما مهمترین امر در دانشگاههای تئاتری، ارتباط با دیگر دانشجوها است. این بده بستانها و کارهای کلاسی و جشنوارهای تمام ضعف آموزش را پوشش میدهد. همین ارتباط است که تو را وادار به خواندن میکند. حالا که به قبلتر نگاه میکنم، با قاطعیت میگویم تنها راه رستگاری دانشگاه است و بس.
به نظر شما چقدر تئاتر می تواند به پیشرفت "جامعه کردستان" کمک نماید و تا چه حد تئاتری ها در اشاعه ی فرهنگ تئاتری موفق بوده اند؟
ما نمیتوانیم و شاید ابلهانه باشد بار دیگر چرخ را ابداع کنیم. منظور بحث بر سر این که آیا تئاتر میتواند منجر به پیشرفت بشود یا نه. تئاتر همیشه و همه جا میتواند جریان ساز باشد و "جامعه کردستان" هم از این امر مستثنی نیست. مسئله ی بعد که آیا تئاتری ها در اشاعه فرهنگ موفق بودهاند یا نه، تا میزانی این امر اتفاق افتاده است. در کمترین میزانِ خودش، تماشاچی تئاتر همین که مخاطب تئاتر میشود تصورش این است که یک کار فرهنگی کرده است و مطمئناً تفاوتی با قبلش خواهد کرد.
یکی از مباحثی که همواره مخالف و موافقان زیادی دارد، عبارت تئاتر کردی است، به نظر شما تئاتر کردی چیست و دارای چه شاخصه هایی است؟و آیا اساساً می توان این دو عبارت را کنار هم قرار داد ؟
پسوندِ کردی در «تئاترکردی» به واسطه این است که زبان کردی در نگاه حاکمیت یک زبان اقلیت است و این حاکمیت و نهادِ جامع تئاتر کشور است که او را گونه بندی کرده است. چون حاکمیت برای توجیه تخصیص بودجه به او باید بهانهای داشته باشد و مهمترین بهانه از نگاه او مطمئناً لفظ بومی و خرده فرهنگ است. در واقع اگر این نوع تئاتر به تمامی در یک جامعه کردی اتفاق میافتاد شاید چنین پسوندی را نداشت. در شرایط کنونی که تئاتر در کردستان استقلال ندارد و همچنان نیاز به حمایت مرکز دارد، لاجرم باید همچنان به او تئاتر کردی گفت. اگر دقیق به کُنه ماجرا نگاه کنیم، میبینیم که ما هم مُنقاد نگاه حاکمیت شدهایم.
اما در مورد شاخصه های تئاتر کردی مهمترین شاخصه آن همین زبان است. زبانی که قدمت صحنهای بودن آن خیلی کم است. زبان باید روی صحنه محک بخورد و طی یک زمان طولانی شاخصههای صحنهای بودنش را کشف بکند. این شاخصهها در خلوت زبان شناسها یا نویسندههای تئاتری اتفاق نمیافتد . باید با مخاطب رو به رو شود و مشمول زمان شود و کل فرآیند را باید چون یک آزمایشگاه دید.
نکته دیگر تنوع لهجهها است. به نظر میرسد در وضعیت اکنون نمیتوان به یک زبان معیار بسنده کرد و برای همه مناطق کردنشین یک نسخه پیچید. باید آن آزمایشگاه در همه جا دایر باشد و البته جشنواره مهمترین جا برای تبادل تجربیات است.
شما امسال به عنوان بازبین جشنواره تئاتر کردی سقز انتخاب شده اید، تا چه میزان از دورههای پیشین این جشنواره اطلاع دارید و با فضای عمومی جشنواره تا چه میزان آشنایی دارید؟
من در هیچ دورهای حضور نداشتهام. فقط دوبار متن فرستادهام و البته شرایط بعدش جوری بوده که نتوانستهام کار بکنم. اما دورادور در جریان جشنواره بودهام و فیلم بعضی از کارها را دیدهام. به خصوص کارهای خارجی دعوت شده به جشنواره را.
جشنواره تئاتر کردی سقز خوشبختانه توانسته کم کم به یک برند شناخته شده در بین تئاتریهای کرد ایران و حتی کشورهای منطقه تبدیل شود… به نظر شما این موفقیت چرا بیشتر در چارچوب جشنواره مانده است و کمتر توانسته به فضای عمومی مردم راه پیدا کند.به طوری که در برخی از شهرها علیرغم اینکه در جشنواره حضور گاه موفق پیدا کرده اند اما در شهر خودشان یا اجرایی نداشته اند و یا اجراهایی محدود با تماشاگران محدود داشته است؟
همان طور که پیشتر هم گفتم به این دلیل است که جامعه تئاتر کردی نیز به نوعی مُنقاد نگاه حاکمیت شده اند. همان نگاهی که به این جشنواره به عنوان امری زینتی نگاه میکند. برای حاکمیت همین که در بیلان کاریشان جشنواره تئاتر کردی یا بلوچ یا تُرکی باشد کفایت میکند و پُزش را خواهند داد. به نظر من مانعی نمیتواند بر سر اجرای عموم این کارها باشد. کما اینکه کارهای طنز به زبان کردی به فور اجرا میشوند و مخاطب خوب هم دارند. البته شک ندارم در آینده میزان اجراهای کُردی خیلی بیشتر خواهد شد.
داوری آثار هنری یکی از سخت ترین کارهای ممکن است. چرا که علوم انسانی ملاک ومعیارهای ثابتی ندارند و بیشتر شامل ملاک های بینشی، شناختی و حتی سلیقه ای می شود. چقدر سعی می کنید سلیقه کمتر دخیل باشد و بینش و شناخت بخش اعظم داوری شما را پوشش قرار دهد؟
همیشه حرف و حدیث در انتخابها وجود دارد. همیشه هم حرفِ دخالت نهاد جشنواره در انتخابها هست. من هنوز با این امر مواجه نشدهام البته. سعی من در بازبینیها بر انتخاب کارهای تجربهگرا خواهد بود. شاید کاری باشد که ظاهر شکیل و خوش آب و رنگی داشته باشد و انتخاب نشود. دلیل آن را پیشاپیش اعلام میکنم که همان نگاه تجرگرا برای من اولویت دارد. کاری که بگوید من محافظهکار نیستم. کاری که تجربهای تازه در امرِ زبان باشد. کاری که بازیگرِ آن برای آن کار تربیت شده باشد و معیار و کلیشههای قبلیاش را برای این کار قواره نکرده باشد. کاری که به وضعیت روز و جامعه ارتباط داشته باشد و پرسشگر باشد. کاری که آشوب ایجاد کند و آرام و قرار نداشته باشد.
یکی از جذابیت ها و تفاوت های جشننواره تئاتر کردی این است که بسیاری از داوران و هیئت های بازبین جشنواره یا در سال های قبل و یا در سال های بعد از داوری ، خود به عنوان شرکت کننده، اثر به جشنواره آورده اند و از سوی سایر دوستانشان داوری شده اند. این اتفاقی است که معمولاً نمونه اش را بیشتر در فستیوال های اروپایی می توان دید. آیا شما هم برنامه ای دارید که به زودی به عنوان یکی از شرکت کنندگان در خود جشنواره حاضر باشید؟
من همیشه آرزوی شرکت در این جشنواره را داشتهام و مطمئنم این اتفاق خواهد افتاد.
بینه ر ضمن آرزوی موفقیت برای شما و به امید پوشش فعالیت های شما در همین پایگاه خبری ، اعلام می دارد به زودی با حضور کارشناسان حوزه تئاتر با نگاه تحلیلی به موضوع تئاتر کردی می پردازد. امیدواریم شما نیز ما را در آن مقطع همراهی نمایید.
نظرات