رفتن به بالا

تعداد اخبار امروز : 0 خبر


  • الثلاثاء ۱۱ ربيع ثاني ۱۴۴۶
  • 2024 Tuesday 15 October
    -١٨(°C)
    وزش باد (mph)
    فشار (in)
    محدوده دید (mi)
    اشعه فرابنفش -
    رطوبت (in)
گاه‌شمار تاریخ خورشیدی
خرداد ۱۳۹۶
ش ی د س چ پ ج
« اردیبهشت   تیر »
 12345
6789101112
13141516171819
20212223242526
2728293031  
صدای کمپین «سینمای شهر من کجاست؟» به روزنامه اعتماد رسید؛

محروميت فرهنگی را ببينيم

اينجا ايران است و به روايت آخرين آماری كه همين زمستان سال گذشته منتشر شده، تنها ١٥٧ شهر سالن سينما دارند و نهصدوسیو‌سه شهر ديگر محروم از سالن سينما. حالا چرا اين آمار را مي‌نويسم و تاكيدی بر شهرهای خالی از سينما در ايران میگذارم؟! چون از چهارشنبه تا جمعه در شوک خبر اكران يک فيلم مانده‌ام؛ خبری كه میگفت يک فيلمساز مهابادی موفق […]

اينجا ايران است و به روايت آخرين آماری كه همين زمستان سال گذشته منتشر شده، تنها ١٥٧ شهر سالن سينما دارند و نهصدوسیو‌سه شهر ديگر محروم از سالن سينما. حالا چرا اين آمار را مي‌نويسم و تاكيدی بر شهرهای خالی از سينما در ايران میگذارم؟! چون از چهارشنبه تا جمعه در شوک خبر اكران يک فيلم مانده‌ام؛ خبری كه میگفت يک فيلمساز مهابادی موفق شده فيلمش را در مهاباد به نمايش بگذارد تا بعد از چهارده‌ سال مردم اين شهر، نه در يک سالن سينما كه در يک سالن معمولی، دورهم فيلم ببينند. از چهارشنبه تا همين جمعه به مردم مهاباد فكر میكنم، به شهری كه به روايت آمار حدود ٢٢٠ هزار نفر جمعيت دارد و دو سال پيش در چنين روزهايی فرماندار آن در نشستي با فعالان اجتماعی شهر، از مشكلات و بحران‌های مختلف اجتماعی مانند طلاق، اعتياد و… حرف زده و از برنامه‌هايی برای كاهش اين بحران گفته. از شهری كه كولبرانش در همين زمستان گذشته قصه پرغصه كاربران دنيای مجازی شدند و شبيه باقی شهرهای ديگر كه سالن سينما ندارند، سينما رفتن و دورهم فيلم ديدن، احتمالا در خانه‌های آخر فهرست نيازمندی‌های شهر قرار دارد. اما واقعيت اين است كه من روزنامه‌نگار نمیتوانم چشم از اين شهرها ببندم. از شهرهايی كه ساده‌ترين و ابتدايی ترين امكانات برای تفريحات فرهنگی را ندارند و در روزگاری هستند كه نصب يک ديش ماهواره و داشتن اينترنت، برای آنها راحت‌تر از ديدن فيلم‌های تازه سينمای ايران است. شايد چنين دغدغه‌ای بسيار دور از دغدغه‌های اجتماعی، سياسی و اقتصادی برای مردم اين شهرها باشد و حتی عنوان كردنش، شبيه به يک انتقاد سانتیمانتال. اما واقعيت اين است كه نياز انسان مدرن امروزی به كالای فرهنگی به اندازه نيازهای ديگر او به غذا، خورد و خوراک و زندگی آرام است و محروميت فرهنگیی شايد در لحظه‌لحظه زندگی خود را نشان ندهد و شبيه به گرسنگی نشانه‌ای بارز و آشكار نداشته باشد، اما در نهايت به اندازه عمر يک نوجوان چهارده‌ساله كه در زندگی خود سالن سينما در شهرش نديده، يک كمبود بزرگ و محروميت مهم به حساب میآيد كه بايد آن را جدی گرفت و عاملی برای مشكلات مختلف ديد. 

 

نویسنده: نازنين متين‌نيا

 منبع: روزنامه اعتماد

 

اخبار مرتبط

نظرات

یادداشت ویژه

سریال نون.خ و مساله ی زبان !

این نقد سریال نیست. حتی نقد آن چیزی که مطرح می شود نیز ممکن است نباشد. بیشتر بیان مساله و اشتراک گذاری سوالی است که شاید برخی از فیلمسازان و حتی تئاتری های کوردستان نیز با آن مواجه باشند. از این رو از زبان ساده تر و خودمانی تری نیز برای نوشتار استفاده می کنم. چند روزی است که سریال تلویزیونی «نون. خ» از شبکه ی یک سیما پخش می شود. داستان این سریال که از همان الگوی سریال پایتخت پیروی می کند ، این بار در یکی از مناطق کوردستان اتفاق می افتد. فارغ از اینکه مکان داستان بیشتر شبیه به روستاست و معلوم نیست چرا سازندگان اصرار دارند آن را شهر معرفی کنند، و یا اینکه در جمع اهالی روستا نیز یکی از بازیگران فارس است و بسیار روان فارسی صحبت می کند و معلوم نیست چرا به تنهایی او فارسی را اینگونه صحبت می کند و سایرین به شکل دیگر؛ اما حضور بازیگران بومی منطقه و حضور موسیقی کوردی در سریال، از ویژگی های خوب آن به حساب می آید. اما آنچه بحث اصلی این نوشتار است مسئله ی زبان است. چیزی که از روز اول پخش سریال ذهنم را به خود مشغول کرد اما ترجیح بر آن شد تا لااقل بعد از پخش چند قسمت مسئله طرح شود. امروز که واکنش توییتری برخی از مردم نسبت به مسئله ی زبان بکار رفته در این سریال را دیدم، زمان طرح مسئله را مناسب تشخیص دادم. زبان کوردی، اگر چه دارای واژگان مشترک با زبان فارسی است و حتی بنا به اظهار نظر بسیاری از کارشناسان این دو زبان هم ریشه هستند و هر کدام در جغرافیای خود تغییرات زمانی و کاربردی و خود را پیدا کرده است، با این حال این، زبان کوردی، زبانی کاملا مستقل با دستورات گرامری خاص خویش است و لهجه محسوب نمی شود. از این رو تولید یک اثر ملی در کوردستان با حضور شخصیت های کورد، با تولید یک سریال در اصفهان و یا یزد و شیراز و... تفاوت زیادی دارد. چرا که این لهجه های فارسی شیرازی و اصفهانی ولو به صورت غلیظ و با کلمات خاص منطقه نیز ادا شود، نهایتا منظور خود را به مخاطب عمومی منتقل می کند. در سریال نون.خ همه ی کاراکترها -تا این جای قصه- کورد هستند. پس طبیعتاً باید با یکدیگر کوردی حرف بزنند و لزومی به استفاده از زبانی که نه فارسی است و نه کوردی،  ندارند. این امر به ویژه در مناطق کورد زبان که اهمیت خاصی به زبان مادری میدهند بسیار خودنمایی خواهد کرد.  اگر داستان این سریال در نقاطی دیگر از ایران که به دلایل مختلف ، برخی خانواده ها ترجیح داده اند با کودکانشان به جای زبان مادری با زبان ملی صحبت کنند، ساخته می شد، کمتر مسئله ی زبان خودنمایی می کرد و می شد کاراکترهای فیلم را از این خانواده ها معرفی کرد و به راحتی مسئله را توجیه نمود، اما در تمامی شهرهای کوردزبان، مسئله ...

جدیدترین خبرها

وعده گاه مسئولین

روز شمار عنوان وعده
2842
روز گذشته
آیا سینمای مهاباد دوباره بازگشایی می شود؟
css.php
%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: