رفتن به بالا

تعداد اخبار امروز : 0 خبر


  • الجمعة ۲۰ جماد أول ۱۴۴۶
  • 2024 Friday 22 November
    -١٨(°C)
    وزش باد (mph)
    فشار (in)
    محدوده دید (mi)
    اشعه فرابنفش -
    رطوبت (in)
گاه‌شمار تاریخ خورشیدی
تیر ۱۳۹۶
ش ی د س چ پ ج
« خرداد   مرداد »
 12
3456789
10111213141516
17181920212223
24252627282930
31  

انسل آدامز: ما از طریق عکسی که با دوربین مان می گیریم، می توانیم به تمام کتاب هایی که خوانده اند، تمام موسیقی هایی که تا امروز شنیده اند و تمام عشق ها و علاقه هایی که بین شان وجود داشته است، دست یابیم. (یعنی عکاسی هنر مردم شناسی و در میان مردم بودن است)

عکس دریچه‌ای بر روی ناشناخته‌ها

همه ما با اهمیت عکاسی و برخورداری از آن در جامعه و ضرورت آن آشنا هستیم، امروز هم که با وجود گوشی‌های همراه خوشبختانه درصد بیشتری از مردم با عکاسی آشنا شده‌اند، عکاسی و عکس بعنوان یک هنر جدید وارد حوزه هنری ما شده است، برای این می گوییم جدید چون در جامعه های سنتی مثل جامعه ما سرعت ورود آن چندان کُند است که همچنان تازه می نماید.

چیزی که در اینجا حائز اهمیت است پیگیری و مسر بودن بر توسعه این هنر است که متاسفانه محدودیت های موجود در بخش های دولتی و سیستماتیک و جامعه و بافت‌های سنتی خود مانعی برای رشد هستند، اگرچه در سال‌های اخیر فضا تا حدودی بازتر شده است اما همواره باید مسائلی را رعایت کنیم، البته چیزی که باید گفته شود علاوه بر محدودیت‌های قانونی از ناحیه دولت‌ها، محدودیت‌های اجتماعی و عرفی، چیزی هم بنام اخلاق حرفه‌ای وجود دارد که باید عکاس همواره بر آن پایبند باشد، ضمنا در این جهان پهناور با ویژگی‌های خاص خودش، دنیای هنر در تضاد با آن، خواسته یا ناخواسته، محدودیت وجود دارد، نوع برخورد با آن راز موفقیت است، در واقع در هیچ جای دنیا طوری نیست که بتوانی به میل خود و آزادی کامل عکس بگیری، مگر در چارچوب قوانین آنجا، که در هر کشور و منطقه و در بین هر جامعه و فرهنگی نگرش‌ها متفاوت است و آزادی‌ها هم تعاریف متفاوت دارند.

توجه داشته باشید که در تمامی موارد، این نوع برخورد با مسائل است که باعث بروز تفاوت می شود، به هر حال مساله عکاسی در مسیر یک طرفه پیشرفت خود قرار گرفته و این تغییر ناپذیر است.

از سوی دیگر معنای عکاسی و عکس بسیار پیچیده می‌نماید، چرا که هر شخص با توجه به برداشت ها و تجارب و اطلاعات خود از داده ها؛ از عکاسی معنایی در سر دارد و مفهوم آن را در عکس اعمال میکند، کادربندی‌ها، زوایای متفاوت، موضوع‌های عکاسی، مراحل پس از تولید عکس که همان ادیت و چاپ می باشد و آن هم امروز به حدی گسترش یافته که نمیتوان حد و مرزی برای آن قائل بود.

داشتن یک مرجع برای حفظ اصالت هنر عکاسی چیزی ضروری می نماید، که بی شک این مرجع را میتوان با رجوع به منابع داخلی و خارجی به دست آورد.

تهدیدی که برای هنر عکاسی امروزه وجود دارد افرادی هستند که با تهیه دوربین و گرفتن چند عکس خود را بی‌نیاز از مراجعه و مطالعه می دانند و خروجی آن‌ها بعنوان عکس دیگران را نیز به شائبه می اندازد، حفظ ارزشهای عکاسی و اصالت این هنر مسئولیتی است که باید همه کسانی که در حوزه عکاسی فعالیت دارند ، برخود احساس کنند، آن هم بی تعصب و غیرخودمحورانه.

عکاسی را باید از بیرون نگاه کرد همچون موجودی مجرد، وگرنه تا زمانی که خود را با عکاسی توامان ببینی قطعا بنا به ذات بشری از نگاهی خودپسندانه و تک محور با قضیه برخورد میشود و این خود بر موضوع تاثیر می گذارد.

زمانی که عکاس از ویزور دوربین به بیرون نگاه می کند، بی شک باید همه فکر و تمرکزش بر روی موضوع باشد و در زمانهایی کمتر از ثانیه تصمیم میگیرد و اینجاست که جرقه عکس زده میشود و این همه به عکاس برمیگردد.

تاثیرات عکس، مطلبی که همواره برآن تاکید دارم و همه ما شاهد آن هستیم که چگونه یک عکس بر مخاطب خودش اثر می‌گذارد، خوشبختانه امروز سرعت این تاثیرات به دلیل انتشار آن در فضای مجازی به شدت بیشتر شده و حتی در تصمیمات جهانی هم نقش پیدا کرده است .

نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد آن است که زبان عکس باید زبانی گویا، رسا و بین‌المللی باشد، اینکه عکاسی خود را محدود به یک قشر و یک فرهنگ از جامعه بداند، درست نیست، چون در آن صورت عکس چیزی میشود در حد یک دست‌نوشتە که به غیر عده‌ای محدود از آن سردر نخواهند آورد، خصوصا وقتی هنر قرار باشد در آن سوی مرزها در کشوری دیگر به نمایش درآید قطعا باید این مسایل را درنظر گرفت.

انتشار عکس در فضای مجازی و رسانه‌های جمعی، مگر مرز دارد؟ همه ما دیدیم که هم ما هم دیگران از سراسر جهان، عکس‌های دیگران را نگاه می کنیم، تحیل می کنیم و لایک می زنیم و دیگران نیز عکس های ما را مورد توجه قرار می دهند، پس این نشان می دهد که یک عکس چقدر باید دقیق و گویا باشد که فردی با زبان و فرهنگی دیگر از آنچه ما خواستیم بگویم سر در بیاورد و پیام عکس را دریابد.

عکس گرفتن صرفا فشار دادن دکمه شاتر نیست، کار با دوربین نیست، عکس باید تراوشات یک اندیشه باشد.

اگرچه حتی امروزه بیشتر با تنظیمات اتوماتیک کار میکنند و مابقی را به فتوشاپ واگذار می کنند، کار با تنظیمات دستی و اینکه کجا و چه وقت از چه تنظیماتی استفاده کنیم خود داستانی دیگر است که باید جداگانه به آن پرداخت، خیلی از ما آگهی‌ها و یا پیام‌های در فضای مجازی یا ویدئوهایی می بینیم یا کتاب‌هایی، حتی دوره‌های بنام آموزش عکاسی، باید بگویم همه آنها آموزش کار با دوربین و گرفتن عکس هستند و هیچکدام در واقع آموزش عکاسی نیستند، چرا که عکاسی یک تفکر است یک سبک است، یک تراوش ذهنی خلاقانه و هدفمند، صرفا زدن دکمه شاتر نیست، همچنانکه همه بلدند بنویسند، اما همه نویسنده نیستند.

جامعه کنونی ما خوشبختانه به واسطه حضور رسانه‌های مجازی و گوشی‌های همراه، به نوعی بیشتر از گذشته مهیاتر است، منتهی آنچه باید بآن توجه داشت اینست که اعتماد به عکاس باید وجود داشته باشد وگرنه هیچ حرکتی روبه جلو صورت نخواهد گرفت، بالاخره با سوء استفاده‌هایی که از عکس شده است، این سوء تفاهمات در جامعه هست و همواره از عکاس سوال می‌شود و خواسته میشود که چرا و برای چی عکس میگیرد، البته این بخشی از حق آن‌هاست اما خب کارهای غیرحرفه‌ای ها به این مسایل دامن زده است.

نکته‌ای دیگر که من شخصا بارها با آن برخورد داشتم این است که در بسیاری از جاها یا مراسمات و مناسبات همه عوام با گوشی همراهشان عکس که هیچ، حتی فیلم هم می‌گیرند ولی به آن توجهی ندارند ولی وقتی عکاسی با دوربین و تجهیزات حرفه‌ای از همین مورد میخواهد عکس تهیه کند پیشگیری می‌شود، خب نتیجه همان میشود که تعدادی عکس بی کیفیت و غیر حرفه‌ای منتشر میشود و جالب اینست که بعدها اگر بخواهند به آن استناد کنند و یا نمایشگاهی با موضوعی خاص یا جشنواره‌ای برگزار کنند منبعی وجود ندارد، پس می‌بینیم همواره آزادی عمل عکاس برای جامعه و مردم و پیشینه تاریخی یک ملت، ضرورت دارد، همچنانکه الان در خیلی از کشورها موزه عکس‌های تاریخی و رویدادهای ملی مذهبی وجود دارد، یک ملت اگر مدعی فرهنگ است باید دارای امکانات هنری و فرهنگی مدرن باشد که آیندگان به آن افتخار کنند وگرنه از ما چیزی نخواهد ماند.

عکس سندی توجیه پذیر، مستدّل و قابل ارائه در همه زمان هاست، پس توجه به آن و ایجاد بستر مناسب و حرفه‌ای و رقابتی برای آن در جامعه ضروری است. جشنوار‌ە‌های عکاسی، نشست‌های عکاسی، تورهای عکاسی، برگزاری نمایشگاه‌های خیابانی و چاپ نشریات مصور اقداماتی است که در صورت اجرا بار فرهنگی جامعه را بالا می‌برد.

سخن آخر اینکه عکاسان توجه داشته باشند که عکاسی رقابتی بین چند شخص و یا عده‌ای محدود در فضایی محدود نیست، عکاسی حرکتی آرام برای رسیدن به تعالی هنری یک ملت است، آموزش و یادگیری تا لحظه آخر گریزناپذیرست و برای هنر پایانی نیست، مرزی نیست، کافیست زاویه دید خودمان را تغییر دهیم و بهتر نگاه کنیم.

 

یونس جلفایی آذر (بهروز)

فتوژورنالیست

١٣٩٦/٠٤/١٠

اخبار مرتبط

نظرات

یادداشت ویژه

سریال نون.خ و مساله ی زبان !

این نقد سریال نیست. حتی نقد آن چیزی که مطرح می شود نیز ممکن است نباشد. بیشتر بیان مساله و اشتراک گذاری سوالی است که شاید برخی از فیلمسازان و حتی تئاتری های کوردستان نیز با آن مواجه باشند. از این رو از زبان ساده تر و خودمانی تری نیز برای نوشتار استفاده می کنم. چند روزی است که سریال تلویزیونی «نون. خ» از شبکه ی یک سیما پخش می شود. داستان این سریال که از همان الگوی سریال پایتخت پیروی می کند ، این بار در یکی از مناطق کوردستان اتفاق می افتد. فارغ از اینکه مکان داستان بیشتر شبیه به روستاست و معلوم نیست چرا سازندگان اصرار دارند آن را شهر معرفی کنند، و یا اینکه در جمع اهالی روستا نیز یکی از بازیگران فارس است و بسیار روان فارسی صحبت می کند و معلوم نیست چرا به تنهایی او فارسی را اینگونه صحبت می کند و سایرین به شکل دیگر؛ اما حضور بازیگران بومی منطقه و حضور موسیقی کوردی در سریال، از ویژگی های خوب آن به حساب می آید. اما آنچه بحث اصلی این نوشتار است مسئله ی زبان است. چیزی که از روز اول پخش سریال ذهنم را به خود مشغول کرد اما ترجیح بر آن شد تا لااقل بعد از پخش چند قسمت مسئله طرح شود. امروز که واکنش توییتری برخی از مردم نسبت به مسئله ی زبان بکار رفته در این سریال را دیدم، زمان طرح مسئله را مناسب تشخیص دادم. زبان کوردی، اگر چه دارای واژگان مشترک با زبان فارسی است و حتی بنا به اظهار نظر بسیاری از کارشناسان این دو زبان هم ریشه هستند و هر کدام در جغرافیای خود تغییرات زمانی و کاربردی و خود را پیدا کرده است، با این حال این، زبان کوردی، زبانی کاملا مستقل با دستورات گرامری خاص خویش است و لهجه محسوب نمی شود. از این رو تولید یک اثر ملی در کوردستان با حضور شخصیت های کورد، با تولید یک سریال در اصفهان و یا یزد و شیراز و... تفاوت زیادی دارد. چرا که این لهجه های فارسی شیرازی و اصفهانی ولو به صورت غلیظ و با کلمات خاص منطقه نیز ادا شود، نهایتا منظور خود را به مخاطب عمومی منتقل می کند. در سریال نون.خ همه ی کاراکترها -تا این جای قصه- کورد هستند. پس طبیعتاً باید با یکدیگر کوردی حرف بزنند و لزومی به استفاده از زبانی که نه فارسی است و نه کوردی،  ندارند. این امر به ویژه در مناطق کورد زبان که اهمیت خاصی به زبان مادری میدهند بسیار خودنمایی خواهد کرد.  اگر داستان این سریال در نقاطی دیگر از ایران که به دلایل مختلف ، برخی خانواده ها ترجیح داده اند با کودکانشان به جای زبان مادری با زبان ملی صحبت کنند، ساخته می شد، کمتر مسئله ی زبان خودنمایی می کرد و می شد کاراکترهای فیلم را از این خانواده ها معرفی کرد و به راحتی مسئله را توجیه نمود، اما در تمامی شهرهای کوردزبان، مسئله ...

جدیدترین خبرها

وعده گاه مسئولین

روز شمار عنوان وعده
2880
روز گذشته
آیا سینمای مهاباد دوباره بازگشایی می شود؟
css.php
%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: