- جمعه 24 دی 1395 - 14:59
- کد خبر : 3265
- مشاهده : 837 بازدید
- ادبیات » س.ت » یادداشت های خصوصی
يادداشتی به مناسبت نوزدهمين سالروز درگذشت استاد محمد قاضی، مترجم توانای كردستانی
ترجمه را میتوان پنجرهای دانست که دیدگاهی وسیع تا کرانههای دور دست را فرا روی چهار دیواری اتاقی در بسته میگشاید. علاوه بر چنین چشمانداز زیبایی، میتوان از راه این پنجره نور و هوا نیز گرفت. میزان سطح فرهنگ و پیشرفتها و عقبماندگیهای یک جامعه را می توان با میزان ارتباط آن جامعه با دنیای خارج از خودشان سنجید. بیگمان اگر به تاریخ ترجمه در تمدن بشری نظری بیافکنیم، به نتایج باورنکردنی و جالبی دست خواهیم یافت.
در زبان فارسی سابقە ترجمه به قرنها قبل برمیگردد و این پیشینه از زمان ارتباط فرهنگ ایران با شرق و غرب و تبادلات فرهنگی و علمی با آنها آغاز شده است؛ اما اگر بعد از زمان نهضت مشروطه – از سال ١٢٨٥ ه.ق به بعد – به دگرگونیها و تحولات ادبی نظری بیافکنیم، پی خواهیم برد که ارتباط وسیع ایران و اروپا، اعزام محصلان به خارج از کشور – بیشتر فرانسه – رواج صنعت چاپ، انتشار روزنامه و دیگر عوامل چه تأثیری بر تبادل اندیشهها، فرهنگ و ادبیات داشتند.
مهمترین عامل، ترجمه و انتشار آثار ادبیات جهانی بود که به نحو بهسزایی در ادبیات معاصر ایران نفوذ کرد. اکثر مترجمان از زبان فرانسه ترجمه میکردند و بسیاری از شاهکارهای ادبیات جهان را به ایرانیان عرضه داشتند. باید یادآور شد که بعد از جنگ جهانی دوم بسیاری از ترجمههای ضعیف و نارسا بدون پایبندی به اصالت و امانت، منتشر میشد، اما با وجود مترجمان بزرگ و صاحب سبکی همچون محمد قاضی، دکتر ابوالحسن نجفی، دکتر مصطفی رحیمی، رضا سید حسینی، سروش حبیبی، بهآذین (محمود اعتماد زاده) و… شور و علاقە مردم به سمت ادبیات خارجی رو به فزونی بود.
از زمانی که نهضت ترجمه در ایران بهراه افتاد، بسیاری از مترجمان ایرانی که در واقع پل ارتباطی فرهنگ اروپا و ایران بودند و کمک شایان توجهی در ترجمە ادبیات نوین جهان به زبان فارسی کردند؛ میتوان گفت حتی تأثیری بهسزا در زبان و ادبیات فارسی امروز و اندیشههای چند نسل از جامعە ما نهادند. یکی از آن مترجمان شهیر و نامآور مرحوم محمد قاضی بود. شاید بتوان گفت که در میان مترجمان معاصر ادبیات ایران، محمد قاضی از مقام و جایگاه ویژهای برخوردار است.
ضرورت ترجمه، اجتناب ناپذیر است. چرا که انسان موجودی اجتماعی است و در صورت عدم برخورد با دنیای پیرامونش، میپوسد و میمیرد. ترجمه زبانی است واحد برای درک و مفاهیم بیشتر و آگاهی از آنچه که در جهان میگذرد. تبعیت از امر ترجمه از اصول و قواعد درست و تخطی نکردن از آن بسیار ضروری مینماید. چرا که ترجمە نادرست، انتقال نادرست مفاهیم را به دنبال خواهد داشت. ولی مهمتر از همه، اصلی است که کمتر به آن توجه شده است؛ و آن اینکه، ترجمه در واقع از یک رویارویی سخن میگوید. رویارویی دو ملت با دو فرهنگ کاملاً متفاوت و شاید در بعضی موارد با اندکی وجوه مشترک. برای این رویارویی، اگر با تفکری قوی، چارچوب اعتقادی درست و زبانی استوار مهیا نباشیم، چه بسا که در برابر هجوم تفکرات بیمایه با چارچوبی نادرست و سست بنیان، از پای بیافتیم و سر تسلیم فرود آوریم.
محمد قاضی، مترجم بزرگ، کهنهکار و نستوه با ارائە هفتاد و چند اثر از آثار نویسندگان بزرگ جهان، درخششی ویژه در ادب و فرهنگ قرن اخیر ایران داشته است. وی مجاهدتی عظیم ورزید تا درهایی از اندیشە جهانی، آزادیخواهی و دموکراسی طلبی را به روی چند نسل جامعە خویش بگشاید.
محمد قاضی نخستین ترجمهاش را در سن بیست و هفت سالگی انجام داد. او ٥٧ سال به ترجمه پرداخت و حاصل این عمر، بیش از هفتاد اثر است که در اینجا متأسفانه دستیابی به چند اثری مقدور نشد:
١- کلود ولگرد (ویکتور هوگو، ١٣١٩)
٢- سناریوی دنکیشوت (سروانتس، ١٣١٩)
٣- زارا یا عشق چوپان (محمد قاضی، ١٣٢٠)
٤- سپید دندان (جک لندن، ١٣٣١)
٥- جزیرە پنگوئنها (آناتول فرانس، ١٣٣٢)
٦- نظری به طبیعت و اسرار آن (لئون برتون، ١٣٣٣)
٧- شاهزاده و گدا (مارک تواین، ١٣٣٣)
٨- شازده کوچولو (سنت اگزوپری، ١٣٣٣)
٩- ساده دل (ولتر، ١٣٣٣)
١٠- در آغوش خانواده (هکتور مالو، ١٣٣٤)
١١- آخرین روز یک محکوم (ویکتور هوگو، ١٣٣٤)
١٢- دنکیشوت (میگل د. سروانتس، ١٣٣٥)
١٣- تاریکترین زندان (ایوان اولبراخت، ١٣٣٧)
١٤- نیهتوچکا (فئودر داستایوسکی، ١٣٣٨)
١٥- مادام بواری (گوستاو فلوبر، ١٣٤١)
١٦- مهاتماگاندی (رومن رولان، ١٣٤٣)
١٧- دوریت کوچک (چارلز دیکنز، ١٣٤٣)
١٨- گلا (بلز ساندرار، ١٣٤٣)
١٩- نان و شراب (ایگناتسیو سیلونه، ١٣٤٥)
٢٠- مادر (پرل باک، ١٣٤٥)
٢١- دکتر کنوک (ژول رومن، ١٣٤٥)
٢٢- مرده ریگ (چند داستان از گیدو موپاسان، ١٣٤٥)
٢٣- تپلی و چند داستان دیگر (گیدو موپاسان، ١٣٤٦)
٢٤- آدمها و خرچنگها (خوزوئه دو کاسترو، ١٣٤٦)
٢٥- دربارە مفهوم انجیلها (کری ولف، ١٣٤٧)
٢٦- آزادی یا مرگ (نیکوس کازانتساکیس، ١٣٤٨)
٢٧- ناپلئون (ی. و. تارله، ١٣٤٩)
٢٨- مسیح باز مصلوب (نیکوس کازانتزاکیس، ١٣٤٩)
٢٩- ایالات نامتحد (ولادیمیر پوزنر، ١٣٥١)
٣٠- بردگان سیاه (کایل آنستوت، ١٣٥١)
٣١- ماجرای یک پیشوای شهید (ایگناتسیو سیلونه، ١٣٥١)
٣٢- سرمایهداری امریکا (ماریان د بوزی، ١٣٥٢)
٣٣- ماجراجوی جوان (ژاک سر وون، ١٣٥٢)
٣٤- پولینا چشم و چراغ کوهپایه (آنا ماریا مائوته، ١٣٥٣)
٣٥- داستان کودکی من (چارلی چاپلین، ١٣٥٤)
٣٦- فاجعە سرخپوستان امریکا (دی براون، ١٣٥٤)
٣٧- باخانمان (هکتور مالو، ١٣٥٥)
٣٨- قربانی (کورتزیو مالا پارته، ١٣٥٦)
٣٩- سگ کینهتوز (آلبرتو واسکز فیگهروا، ١٣٥٦)
٤٠- بیریشه (نیکلای هایتوف و… ، ١٣٥٦)
٤١- قلعە مالویل (روبر مرل، ١٣٥٦)
٤٢- زن نانوا (مارسل پانیول، ١٣٥٦)
٤٣- زوربای یونانی (نیکوس کازانتزاکیس، ١٣٥٧)
٤٤- بیست کشور امریکای لاتین (مارسل نیدرگانگ، ١٣٥٧)
٤٥- ژانی گل (ابراهیم احمد، ١٣٥٨)
٤٦- پنج قصه (هانس کریستیان آندرسن، ١٣٥٨)
٤٧- کمون پاریس (زیر نظر: ا. ژلوبوفسکایا، ١٣٥٩)
٤٨- در نبردی مشکوک (جان اشتاینبک، ١٣٦٠)
٤٩- مادر (ماکسیم گورکی، ١٣٦١)
٥٠- زمین و زمان (آ. ولکوف، ١٣٦١)
٥١- کلیم سامگین (ماکسیم گورکی، ١٣٦١)
٥٢- در زیر یوغ (ایوان وازوف، ١٣٦٢)
٥٣- عروج (جرزی کوزینسکی، ١٣٦٣)
٥٤- حلقە سوم (کوستاس تاکتسیس، ١٣٦٣)
٥٥- کرد و کردستان (واسیلی نیکیتین، ١٣٦٥)
٥٦- دکامرون (جووانی بوکاچیو، ١٣٦٥)
٥٧- پسرک روزنامهفروش (اچ. دی. نیک، ١٣٦٦)
٥٨- تاریخ ارمنستان (پاسدر ماجیان، ١٣٦٦)
٥٩- آلاخون والاخون (ایوان وازوف، ١٣٦٨)
٦٠- تلماک (فرانسوا دو سالینیاک دو لاموت فنلن، ١٣٦٨)
٦١- سقوط پاریس (ایلیا ارنبورگ، ١٣٦٩)
٦٢- صلاحالدین ایوبی (آلبر شاندور، ١٣٦٩)
٦٣- کورش کبیر (آلبر شاندور، ١٣٧١)
٦٤- خاطرات یک مترجم (محمد قاضی، ١٣٧١)
٦٥- غروب فرشتگان (پاسکال چاکماکیان، ١٣٧١)
٦٦- سمرقند (امین معلوف)
٦٧- سفر به آرمانشهر (اتین کابه، ١٣٧٢)
٦٨- سرگذشت ترجمههای من (محمد قاضی، ١٣٧٣)
٦٩- تاریخ مردمی آمریکا (هاروهی واسرمن، ١٣٧٣)
٧٠- چهل روز موسی داغ (فرانتز ورفل، ١٣٧٤)
نظرات