رفتن به بالا

تعداد اخبار امروز : 0 خبر


  • الجمعة ۲۰ جماد أول ۱۴۴۶
  • 2024 Friday 22 November
    -١٨(°C)
    وزش باد (mph)
    فشار (in)
    محدوده دید (mi)
    اشعه فرابنفش -
    رطوبت (in)
گاه‌شمار تاریخ خورشیدی
خرداد ۱۳۹۶
ش ی د س چ پ ج
« اردیبهشت   تیر »
 12345
6789101112
13141516171819
20212223242526
2728293031  

روزنامه شرق نوشت: قرن‌هاست موسیقی به عنوان وسیله‌ای که می‌تواند در راه صلح گام‌های بلندی بردارد، شناخته می‌شود. در قرن گذشته که جنگ‌های متعدد در هر گوشه دنیا اتفاق افتاده است، موسیقی‌دانان از مؤثرترین افرادی بودند که در این راه قدم برداشتند. نیویورک تایمز در یکی از شماره‌های اخیر خود، مطلبی به قلم «کورینا دا فونسکا- […]

روزنامه شرق نوشت: قرن‌هاست موسیقی به عنوان وسیله‌ای که می‌تواند در راه صلح گام‌های بلندی بردارد، شناخته می‌شود. در قرن گذشته که جنگ‌های متعدد در هر گوشه دنیا اتفاق افتاده است، موسیقی‌دانان از مؤثرترین افرادی بودند که در این راه قدم برداشتند.

نیویورک تایمز در یکی از شماره‌های اخیر خود، مطلبی به قلم «کورینا دا فونسکا- ولهایم» نوشته با عنوان «پنج لحظه از دیدار موسیقی کلاسیک و سیاست» که در آن پنج قطعه موسیقی مؤثر در زمینه صلح را بازخوانی کرده است. قطعاتی که چه از نظر زمانی، چه از نظر ترکیب نوازندگان قدمی در راه ضدیت با جنگ برداشته‌اند. نام کیهان کلهر، موسیقی‌دان جهانی هم که سال‌هاست در گروه «جاده ابریشم» آهنگ‌سازی و نوازندگی می‌کند، و به عنوان جهانی‌ترین موسیقی‌دان ایرانی شناخته می‌شود، در این فهرست پنج‌گانه آمده است. در ابتدا نویسنده این مقاله نوشته: آلن گیلبرت پروژه‌ای دارد که در آن به سیاست توجه ویژه‌ای کرده و با ارکستر فیلارمونیک نیویورک برنامه‌ای را تدارک دیده که عنوان «کنسرتی برای اتحاد» را برایش برگزیده است. او از موسیقی‌دانانی از کشورهای مختلف مانند ایران و اسرائیل برای پیوستن به ارکستر فیلارمونیک دعوت کرده است تا در سالن دیوید گفن در سه روز مجموعه کنسرتی را روی صحنه ببرند. این‌طور که پیداست آقای گیلبرت با این طرح، ایستاده تا یک تنه با بادهای تفرقه که هر روزه بر فراز واشنگتن می‌وزند، مقابله کند. از سویی او به قدرت پل‌سازی موسیقایی که بعد از جنگ جهانی دوم رخ داد، واقف است. سپس به مرور پنج قطعه موسیقی به‌یادماندنی از دیپلماسی موسیقایی پرداخته است.

کودتای جنگ سرد

ون کلیبرن، پیروزی گرمی را در جنگ سرد در مسابقه پیانوی چایکوفسکی در مسکو در سال ١٩٥٨ به‌د‌ست آورد. همان‌طور که استوارت ایساکف در کتاب جدیدش «زمانی که جهان برای گوش‌دادن از حرکت ایستاد» می‌نویسد: «او مرد جوانی بود که ترکیبی از رفتار تگزاسی و هوش موسیقایی داشت که توانست قلب اتحاد جماهیر شوروی را نرم کند و حس دشمنی آنها با غرب را به حالت تعلیق درآورد. حتی می‌توان از حضور او و برنده‌شدنش به عنوان اولین نفری که برنده این مسابقه شده بود این‌طور استنباط کرد که او بذرهای جنبش پروستاریکا را پاشید».

رکوئیم بعد از جنگ

«رکوئیم جنگ» اثر بنیامین بریتن از آن آثار مشهور و قدرتمند است که در طول جنگ جهانی دوم به وسیله آهنگ‌ساز انگلیسی که نامش با صلح‌طلبی گره خورده ساخته شده است. وقتی این قطعه در سال ١٩٦٢ برای اولین بار در ستایش بازسازی کلیسای جامع کاونتری (سنت مایکل) انگلستان اجرا شد که به دست نازی‌ها تخریب شده بود. در این اجرا خواننده تنور پیتر پیرس و خواننده باریتون دیتریخ فیشر-دیسکائو در کنار هم آواز خواندند. اینکه دو خواننده از این دو کشور در کنار هم قرار گرفتند اتفاقی به‌یادماندنی و مؤثر بود.

دیوار افتاده

«سرود شادمانی» شیلر تبدیل به «سرود آزادی» شد وقتی لئونارد برنشتاین سمفونی ٩ بتهوون را در برلین تنها چند هفته بعد از فروافتادن دیوار میان آلمان شرقی و غربی در سال ١٩٨٩ رهبری کرد. همخوانان و نوازندگان شامل نوازندگانی از آلمان شرقی و غربی، لنینگراد، لندن، پاریس و نیویورک بودند، اما به‌یادماندنی‌ترین چهره در آن اجرا از آن صورت خوانندگان کوچکی بود که عضو ارکستر گروه کر فیلارمونیک کودکان درسدن بودند؛ کودکانی که هرگز معنی جدایی را نمی‌فهمند؛ مگر اینکه پرده‌ای آهنی میانشان کشیده شود و این‌گونه است که این کودکان توانستند واژه «آزادی» را در سالن کنسرت در آن سال پر از حادثه طنین‌انداز کنند.

آتش خاورمیانه

در تابستان ٢٠٠٦، جنگ میان اسرائیل و لبنان اوج گرفت، زمانی که «ارکستر شرق-غرب دیوان» برای این کنسرت در الحمرا در گرانادای اسپانیا شروع به تمرین کرد. رهبر ارکستر «دانیل بارنبویم» و نویسنده فلسطینی «ادوارد سعید» این بنیاد را تأسیس کردند که متشکل از موسیقی‌دانانی از اسرائیل و کشورهای همسایه بود. این اتفاق در سال ١٩٩٩ افتاد و کمال‌گرایی این پروژه باعث شده که حتی تا به امروز سرعت عملشان در واکنش به وقایع و تحولات ژئوپلیتیکی سریع باشد.

آنسامبل متنوع

ارکستر سمفونی کلا مدلی است از دموکراسی و تلاش برای هدف جمعی. اما حتی سطحی بالاتر از اعتماد و شنیدن دوطرفه در موسیقی لازم است که منجر به بداهه‌نوازی می‌شود. این همان هدفی است که یویوما، زمانی که در سال ١٩٩٨ تصمیم به تأسیس گروه جاده ابریشم گرفت به آن توجه کرد. در اینجا گروهی جمع شده‌اند که قطعه‌ای اعجازآمیز و جادویی ساخته شده به دست آهنگ‌ساز ایرانی و نوازنده برجسته کمانچه کیهان کلهر را اجرا می‌کنند. این قطعه در همدردی و به‌یاد کردهای یک شهر کوچک عراقی که مورد حمله سلاح‌های ویرانگر شیمیایی قرار گرفته بودند ساخته و اجرا شده است.

اخبار مرتبط

نظرات

یادداشت ویژه

سریال نون.خ و مساله ی زبان !

این نقد سریال نیست. حتی نقد آن چیزی که مطرح می شود نیز ممکن است نباشد. بیشتر بیان مساله و اشتراک گذاری سوالی است که شاید برخی از فیلمسازان و حتی تئاتری های کوردستان نیز با آن مواجه باشند. از این رو از زبان ساده تر و خودمانی تری نیز برای نوشتار استفاده می کنم. چند روزی است که سریال تلویزیونی «نون. خ» از شبکه ی یک سیما پخش می شود. داستان این سریال که از همان الگوی سریال پایتخت پیروی می کند ، این بار در یکی از مناطق کوردستان اتفاق می افتد. فارغ از اینکه مکان داستان بیشتر شبیه به روستاست و معلوم نیست چرا سازندگان اصرار دارند آن را شهر معرفی کنند، و یا اینکه در جمع اهالی روستا نیز یکی از بازیگران فارس است و بسیار روان فارسی صحبت می کند و معلوم نیست چرا به تنهایی او فارسی را اینگونه صحبت می کند و سایرین به شکل دیگر؛ اما حضور بازیگران بومی منطقه و حضور موسیقی کوردی در سریال، از ویژگی های خوب آن به حساب می آید. اما آنچه بحث اصلی این نوشتار است مسئله ی زبان است. چیزی که از روز اول پخش سریال ذهنم را به خود مشغول کرد اما ترجیح بر آن شد تا لااقل بعد از پخش چند قسمت مسئله طرح شود. امروز که واکنش توییتری برخی از مردم نسبت به مسئله ی زبان بکار رفته در این سریال را دیدم، زمان طرح مسئله را مناسب تشخیص دادم. زبان کوردی، اگر چه دارای واژگان مشترک با زبان فارسی است و حتی بنا به اظهار نظر بسیاری از کارشناسان این دو زبان هم ریشه هستند و هر کدام در جغرافیای خود تغییرات زمانی و کاربردی و خود را پیدا کرده است، با این حال این، زبان کوردی، زبانی کاملا مستقل با دستورات گرامری خاص خویش است و لهجه محسوب نمی شود. از این رو تولید یک اثر ملی در کوردستان با حضور شخصیت های کورد، با تولید یک سریال در اصفهان و یا یزد و شیراز و... تفاوت زیادی دارد. چرا که این لهجه های فارسی شیرازی و اصفهانی ولو به صورت غلیظ و با کلمات خاص منطقه نیز ادا شود، نهایتا منظور خود را به مخاطب عمومی منتقل می کند. در سریال نون.خ همه ی کاراکترها -تا این جای قصه- کورد هستند. پس طبیعتاً باید با یکدیگر کوردی حرف بزنند و لزومی به استفاده از زبانی که نه فارسی است و نه کوردی،  ندارند. این امر به ویژه در مناطق کورد زبان که اهمیت خاصی به زبان مادری میدهند بسیار خودنمایی خواهد کرد.  اگر داستان این سریال در نقاطی دیگر از ایران که به دلایل مختلف ، برخی خانواده ها ترجیح داده اند با کودکانشان به جای زبان مادری با زبان ملی صحبت کنند، ساخته می شد، کمتر مسئله ی زبان خودنمایی می کرد و می شد کاراکترهای فیلم را از این خانواده ها معرفی کرد و به راحتی مسئله را توجیه نمود، اما در تمامی شهرهای کوردزبان، مسئله ...

جدیدترین خبرها

وعده گاه مسئولین

روز شمار عنوان وعده
2880
روز گذشته
آیا سینمای مهاباد دوباره بازگشایی می شود؟
css.php
%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: