رفتن به بالا

تعداد اخبار امروز : 0 خبر


  • الجمعة ۴ جماد ثاني ۱۴۴۶
  • 2024 Friday 6 December
    -١٨(°C)
    وزش باد (mph)
    فشار (in)
    محدوده دید (mi)
    اشعه فرابنفش -
    رطوبت (in)
گاه‌شمار تاریخ خورشیدی
خرداد ۱۳۹۶
ش ی د س چ پ ج
« اردیبهشت   تیر »
 12345
6789101112
13141516171819
20212223242526
2728293031  
  • چهارشنبه 17 خرداد 1396 - 15:45
  • کد خبر : 4818
  • مشاهده : 1013 بازدید
  • ادبیات » س.ت
  • چاپ خبر : بازآفرینی کلیله و دمنه در زبان کردی
به بهانه سالگرد درگذشت استاد احمد قاضی

بازآفرینی کلیله و دمنه در زبان کردی

آقای شهباز محسنی در ابتدای صحبت با نشر دنیای اقتصاد درباره کتاب کلیله و دمنه کردی، به توضیح سوابق و آثار تالیفی و ترجمه ای احمد قاضی، مترجم کلیله و دمنه و از مفاخر ادبی کردستان پرداختند:

   «بخش عمده فعالیت های احمد قاضی در عرصه ترجمه، از زبان انگلیسی بود که ترجمه «گیلگمش» اسطوره مشهور بین النهرین یکی از کارهای اوست. باز از دیگر کارهایش ترجمه «صدام و بحران خلیج فارس» اثر جودیت میکر بود که در بحبوحه جنگ اول خلیج فارس انتشار یافت؛ همچنین «نسل اژدها» اثر پرل باک نویسنده آمریکایی و برنده جایز نوبل درپباره مبارزات مردم چین. کتاب«عصر غولها» نوشته وینا دلمار، فیلمنامه نویس و رمان نویس آمریکایی، ترجمه دیگر ایشان است. نویسنده در این رمان تاریخی از غول هایی سخن می‌گوید که بخشی از بنای تاریخ معاصر به دست آنان شکل گرفت. وقایع این رمان حول سه شخصیت تاریخی یعنی ناپلئون بناپارت، تامس جفرسون و توسن لوورتور رخ می‌دهد و عصری که از آن یاد می‌شود عصری است که انگلستان مستعمرات آمریکایی را از دست داده و آمریکا در حال رشد و نماست. ترجمه «دن کیشوت» شاهکار سروانتس به زبان کردی از دیگر کارهای ماندگار ایشان است؛ که ترجمه ­اش را به زبان فارسی محمد قاضی انجام داده بود».

«از دیگر کارهای قاضی، ترجمه موش و گربه شاهکار عبید زاکانی است به نظم کردی و نیز «باقه بین» از جمله کارهای داستانی اوست. بخش دیگری از تلاشهای وی تصحیح متون گذشته است مانند «خاطرات من» اثر عبدالله خان ناهید فیض الله بیگی، شخصیت فرهنگی و هنری و سیاسی برجسته معاصر سقزی یا دیوان سیف القضات، شاعر و ادیب مکریانی. یکی از کارهای دیگر ایشان نوشتن «دستور زبان کردی» بود که با توجه به شم زبانشناسانه قاضی، الگوی این کار کتاب «دستور زبان فارسی» دکتر پرویز ناتل خانلری قرار گرفته بود. کار دیگری که در این چند سال انجام داد و به سفارش یکی از دوستانش، ماموستا ملا ابوبکر محمد کریمی، به نگارش درآورد «تاریخ مختصر کردستان» بود؛ البته خودش هم اعتراف می­کرد که من مورخ نیستم».

 

پس از آنکه با مترجم زبان کردی کلیله و دمنه آشنا شدیم. وارد بحثی تفصیلی با آقای محسنی در مورد ویژگی های ترجمه کلیله و دمنه احمد قاضی شدیم. ابتدا از مدت زمانی که مرحوم احمد قاضی کلیله و دمنه را ترجمه کرده سوال کردیم؟

مرحوم احمد قاضی حدودا یک سال بطور شبانه روز و ممتد بر روی ترجمه کلیله و دمنه کار کرد و از آنجا که در زمان ترجمه در سن هفتاد و هفت سالگی بود و به لحاظ علمی به مرحله پختگی رسیده بود و بازنشستگی نیز فراغت زیادی برایش فراهم کرده بود توانست که این کار سترگ را طی یک سال به انجام برساند. 

 

چه ویژگی هایی مرحوم قاضی داشتند که وی را مترجم این اثر می کند؟ و آیا قاضی بهترین مترجم برای کلیله و دمنه در میان دیگر بزرگان ادبی کرد بود؟

از آنجا که استاد قاضی پیش از این تجربه، صدها مقاله و دهها کتاب که هریک نسبتا قوی و سطح بالایند نوشته و ترجمه کرده بود به لحاظ عمر و تجربه می توان گفت که وی در سن کمال و پختگی کامل علمی و نویسندگی به ترجمه کلیله و دمنه رو آورد که البته کاری کلاسیک چون کلیه و دمنه نیز همین را می طلبد. 

احمد قاضی پیش از این کار سنگین، ترجمه دهها کتاب ترجمه از زبان انگلیسی به فارسی یا از فارسی به کردی را دارد. همچنین تحصیل کرده زبان انگلیسی و زمانی استاد زبان انگلیسی دانشگاه تهران بود و شمّ زبانشناسی داشت و دستور زبان کردی هم نوشته است. بنابراین به لحاظ علمی و کارنامه و تجربه اهلیت کامل این کار را دارد. بی شک نصرالله منشی استاد فن نثر است و برای کسانی که می خواهند استوار و فصیح نوشتن فارسی را بیاموزند در کنار کتابهای کلاسیک چون گلستان سعدی یا تاریخ بیهقی یا قابوسنامه و سیاستنامه و غیره از منابع مهم یادگیری و از اسوه های نگارش است.

البته کار وی صرفا ترجمه نیست بلکه تحقیق و ترجمه اش باید نامید چرا که بعضا تعلیقات زیبایی نیز در پاورقی بعضی صفحات آن افزوده است. یا اینکه در برابر بعضی اشعار فارسی و عربی که نصرالله منشی، مترجم فارسی کلیله و دمنه در قرن ششم از شعرای مختلف عرب و فارس آورده احمد قاضی اشعاری از دیوان شعرای توانمند کرد آورده یا گاه خود بیتی سروده و در جای مناسب آورده است.احمد قاضی یکی از تواناترین نثر نویسان معاصر کردی است. نثرش بی عیب و مرسل و جذاب بود. بی آنکه بخواهم در باره اش اغراق کنم باید بگویم از او شایسته تر کسی را نمی شناسم که اهلیت ترجمه متنی جدّی مانند کلیله و دمنه را به کردی داشته باشد.

همانگونه که اطلاع دارید کتاب کلیله و دمنه به زبان پهلوی در اختیار ما نیست. اما توسط ابن مقفع به عربی ترجمه شده و بعدها توسط نصرالله منشی و محمد بخاری به فارسی بازگردانده شد.

 

اصطلاحی در میان اهل فن وجود دارد که «مترجم را خائن متن اصلی» می دانند. به نظر شما ترجمه کلیله و دمنه از پهلوی به عربی و از عربی به فارسی و حالا از فارسی به کردی، موجب کاهش کیفیت مجموعه کلیله و دمنه نشده است؟ و اینکه آقای احمد قاضی چگونه با این مسئله مواجه شده تا به معنای متن اصلی کمترین صدمه وارد شود؟ آیا لزوما احمد قاضی به این مسئله به عنوان یک مترجم سرشناس، وقوف کافی داشته است؟

اینکه گفته می شود که «مترجم خائن است» دیدگاه فرمالیست هاست که بیشتر معطوف به شعر است. راست هم هست. شعر قابل ترجمه نیست. متونی که از ویژگی استعلایی برخوردار باشند چون دارای اعجاز و آرایه های لفظی اند بسیار سخت ترجمه می شوند زیرا در ترجمه، این مفاهیم اند که قابل انتقال اند. شاعر بزرگ کرد، شیرکو بیکس می گوید ترجمه شعر مانند طعم بوسه است از آن سوی شیشه؛ که بعضا در ایام کودکی و شیطنت این کار را می کنند. آری طعم بوسه واقعی کجا و بوسیدن از ورای شیشه کجا؟!

نثر بویژه نثرهای خبری را می توان ترجمه کرد. البته نثرهای ادبی و شاهکارهای کلاسیک مانند کلیله و دمنه و یا تاریخ بیهقی که گاه نویسنده به مرز شعر می رسد و شعرگونه می شود نیز همان دردسر ترجمه شعر را دارا هستند. مترجم چگونه می تواند آرایه ها و صنایع لفظی و آهنگ و موسیقی کلام را در قالب زبان مقصد بریزد؟! این نگاه فرمالیستی و فرمالیست ها بسیار دقیق است. مگر اینکه مترجم بسیار زبردست باشد و متن را در زبان مقصد بازآفرینی کند. مثلا محمد قاضی در ترجمه دن کیشوت سروانتس به شهادت اهل نقد چنین است. یا استاد هژار مترجم رباعیات خیام به زبان کردی. زیرا وی تحت اللفظی ترجمه نکرده بلکه مفاهیم را در زبان کردی بازآفرینی کرده است. احمد قاضی نیز با آن توانی که در نویسندگی و آهنگین نوشتن و صحبت کردن داشت و با آن فصاحت و نیروی کلامی که داشت در این ترجمه اینچنین کرده است. به گمانم احمد قاضی در این ترجمه موفق عمل کرده البته اهل نقد که هم در ادبیات کردی و هم ادب فارسی توانا باشند می توانند و حق دارند که به داوری بنشینند.

 

متن فارسی کلیله و دمنه دشواری هایی بسیار را برای خواننده فارسی آن ایجاد می کند. که مربوط به تاریخ ترجمه آن در قرن ششم هجری است. اما از آنجایی که ترجمه کردی کلیله و دمنه در قرن ٢١ انجام شده است. چه تفاوتی با ترجمه های دیگر دارد؟

بله؛ علتش این است که کلیله و دمنه به لحاظ سبک شناسی و تاریخ نثر فارسی در قرن ششم که آغاز گرایش به دشوار نویسی است قرار دارد. نثر نه مانند نثر دوران تاریخ بلعمی و دیگر نثرهای مرسل و ساده قرن چهارم است و نه حتی تاریخ بیهقی که دوره اش نثر بینابین است. بعد از نصرالله منشی هم که مسجع نویسی و بعدها مغلق نویسی باب می شود. آنچه که استاد احمد قاضی را بیش از هرچیز جذب این کتاب کرد سبک داستانی کتاب بود که علتش هم شاید برگردد به اینکه خود کاک احمد داستان نویس یا به قول کردها «چیروک نویس» است و داستان «باقه بین» از داستانهای مشهور و موفق اوست. مسأله دیگری که وی را به سوی این کتاب کشاند محتوای سرشار از حکمت این کتاب بود که ریشه در هزاره های قبل فرهنگ شرقی با مرکزیت هند دارد که بعدا به ایران و سپس به اروپا رسید و در داستانهای «لافونتن» دنباله اش را می بینیم.

 

آقای محسنی با توجه به ترجمه کتاب های مهمی چون دن کیشوت و گیل گمش به زبان کردی، به همراه ده ها کتاب دیگر از سوی احمد قاضی، آیا شما می توانید سبک ترجمه ای خاصی برای قاضی متصور باشید؟ اگر سبکی کردی مختص به خود را دارد، این سبک چه ویژگی هایی دارد؟

سبک نوشتار احمد قاضی به زبان کردی را می توان سبک مرسل و موجز و آهنگین معرفی کرد. جملاتش کوتاه، موجز، و آهنگین و گویا. ساده و به دور از دشوار نویسی به مانند سبک مکتب خراسانی در نثر فارسی است.

 

احمد قاضی نویسنده، مترجم، روزنامه نگار کرد در تاریخ ٧ تیر ١٣١٥ در روستای قاضی آباد مهاباد به دنیا آمد. قاضی در سال ١٣٣٨ از دانشگاه تهران موفق به اخذ مدرک لیسانس زبان و ادبیات انگلیسی شد. در سال‌های دهه ١٣٤٠ به اتهام همکاری با حزب دموکرات کردستان به هشت سال زندان محکوم شد که پس از تحمل چهار سال زندان آزاد گشت. قاضی اولین اثر خود که ترجمه ی رمان «شب بی‌پایان» بود را در زندان منتشر کرد. احمد قاضی ١٧ خرداد ١٣٩٤ به علت بیماری سرطان در شهر تهران درگذشت و در محل مقبرةالشعرا شهر مهاباد با حضور هزاران نفر از علاقمندان فرهنگ و هنر و ادب کردستان تشییع و به خاک سپرده شد. از ایشان بیش از ٢٠ کتاب شامل ترجمه، تألیف، تصحیح و گردآوری و حدود ٢٠٠ مقاله در مجله ها و روزنامه های مختلف به یادگار باقی مانده است.

 

منبع: کردپرس

 

 

اخبار مرتبط

نظرات

یادداشت ویژه

سریال نون.خ و مساله ی زبان !

این نقد سریال نیست. حتی نقد آن چیزی که مطرح می شود نیز ممکن است نباشد. بیشتر بیان مساله و اشتراک گذاری سوالی است که شاید برخی از فیلمسازان و حتی تئاتری های کوردستان نیز با آن مواجه باشند. از این رو از زبان ساده تر و خودمانی تری نیز برای نوشتار استفاده می کنم. چند روزی است که سریال تلویزیونی «نون. خ» از شبکه ی یک سیما پخش می شود. داستان این سریال که از همان الگوی سریال پایتخت پیروی می کند ، این بار در یکی از مناطق کوردستان اتفاق می افتد. فارغ از اینکه مکان داستان بیشتر شبیه به روستاست و معلوم نیست چرا سازندگان اصرار دارند آن را شهر معرفی کنند، و یا اینکه در جمع اهالی روستا نیز یکی از بازیگران فارس است و بسیار روان فارسی صحبت می کند و معلوم نیست چرا به تنهایی او فارسی را اینگونه صحبت می کند و سایرین به شکل دیگر؛ اما حضور بازیگران بومی منطقه و حضور موسیقی کوردی در سریال، از ویژگی های خوب آن به حساب می آید. اما آنچه بحث اصلی این نوشتار است مسئله ی زبان است. چیزی که از روز اول پخش سریال ذهنم را به خود مشغول کرد اما ترجیح بر آن شد تا لااقل بعد از پخش چند قسمت مسئله طرح شود. امروز که واکنش توییتری برخی از مردم نسبت به مسئله ی زبان بکار رفته در این سریال را دیدم، زمان طرح مسئله را مناسب تشخیص دادم. زبان کوردی، اگر چه دارای واژگان مشترک با زبان فارسی است و حتی بنا به اظهار نظر بسیاری از کارشناسان این دو زبان هم ریشه هستند و هر کدام در جغرافیای خود تغییرات زمانی و کاربردی و خود را پیدا کرده است، با این حال این، زبان کوردی، زبانی کاملا مستقل با دستورات گرامری خاص خویش است و لهجه محسوب نمی شود. از این رو تولید یک اثر ملی در کوردستان با حضور شخصیت های کورد، با تولید یک سریال در اصفهان و یا یزد و شیراز و... تفاوت زیادی دارد. چرا که این لهجه های فارسی شیرازی و اصفهانی ولو به صورت غلیظ و با کلمات خاص منطقه نیز ادا شود، نهایتا منظور خود را به مخاطب عمومی منتقل می کند. در سریال نون.خ همه ی کاراکترها -تا این جای قصه- کورد هستند. پس طبیعتاً باید با یکدیگر کوردی حرف بزنند و لزومی به استفاده از زبانی که نه فارسی است و نه کوردی،  ندارند. این امر به ویژه در مناطق کورد زبان که اهمیت خاصی به زبان مادری میدهند بسیار خودنمایی خواهد کرد.  اگر داستان این سریال در نقاطی دیگر از ایران که به دلایل مختلف ، برخی خانواده ها ترجیح داده اند با کودکانشان به جای زبان مادری با زبان ملی صحبت کنند، ساخته می شد، کمتر مسئله ی زبان خودنمایی می کرد و می شد کاراکترهای فیلم را از این خانواده ها معرفی کرد و به راحتی مسئله را توجیه نمود، اما در تمامی شهرهای کوردزبان، مسئله ...

جدیدترین خبرها

وعده گاه مسئولین

روز شمار عنوان وعده
2894
روز گذشته
آیا سینمای مهاباد دوباره بازگشایی می شود؟
css.php
%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: