- سه شنبه 28 اردیبهشت 1395 - 23:25
- کد خبر : 960
- مشاهده : 10436 بازدید
- تئاتر » س.ت » هنرهای نمایشی » یادداشت های خصوصی
جشنوارهی تئاتر شهر باتمان در باکور( کردستان ترکیه) اگر چه شاید برای بسیاری از تئاتری های کردستان ایران خبر تازه ای است اما با نگاهی به تعداد دوره های برگزارشده، یعنی هفت دوره، می تواند جای سوال داشته باشد. این جای سوال برای ششمین جشنواره نمایشنامه نویسی ئامهد ( دیاربکر) نیز قابل عنوان است. هرچند شاید […]
جشنوارهی تئاتر شهر باتمان در باکور( کردستان ترکیه) اگر چه شاید برای بسیاری از تئاتری های کردستان ایران خبر تازه ای است اما با نگاهی به تعداد دوره های برگزارشده، یعنی هفت دوره، می تواند جای سوال داشته باشد. این جای سوال برای ششمین جشنواره نمایشنامه نویسی ئامهد ( دیاربکر) نیز قابل عنوان است. هرچند شاید این سوال در باکور نسبت به دوازدهمین دوره جشنواره تئاتر کردی سقز نیز ایجاد شده باشد. طبیعتا مهمترین عامل این بی اطلاعی دو طرفه عدم مراودات فرهنگی و نبودن برنامه ای مشخص در این رابطه از سوی مسئولین و هنرمندان منطقه است و این مدعی زمانی قابل اثبات است که به محض باز شدن دریچه ای برای این مراوده از سوی خود هنرمندان نشان می دهد که تا چه میزان علاقه به داد و ستد فرهنگی و هنری فارغ از حساسیت های سیاسی وجود دارد. پیگیری های مستمر دبیرخانه جشنواره تئاتر کردی و در راس آن تلاش و حساسیت آقای اسماعیل پاشایی جهت برقراری و گسترش این ارتباط به نحو احسن از سویی و از سوی دیگر، تلاش های آقای کیوان فهیمی که توانستند پل های ارتباطی خوب و مستحکمی ایجاد نمایند، قابل تحسین است.
از طرف دیگر حضور دکتر قطب الدین صادقی در باکور و تهیه ی تئاتر با بازیگران گروه شهرداری ئامهد سرعت قابل توجهی به این پیوند فرهنگی بخشید و این اقدام اگرچه در راستای اهداف متاخر دکتر صادقی مبنی بر تولید تاتر در مناطق کردستان است اما در این مورد خاص نتایج مثبت دیگری نیز به همراه داشته است.
حال که پایه های این ارتباط شکل گرفته است و چشم انداز امیدبخشی برای تقویت و ادامه ی این ارتباط دیده می شود، بد نیست نگاهی به تاترهای اجرا شده در این مدت حدودا یکساله، در کردستان ایران و کردستان ترکیه بیندازیم.
تاتر کردستان ایران با تاتر سایر بخش های ایران با توجه به پیشینه و پیوند تنگاتنگ از تجربه ی مشترکی برخوردار هستند و به لحاظ اجرا و دغدغه بی شباهت به هم نیستند با این تفاوت که در این سالها با همان نگاه مشترک، اما دغدغه های متفاوت تری شکل گرفته است. برای نمونه بیان درد و آلام مردم کرد، بیان بحران جنگ در سایر مناطق کردستان به ویژه در باشور (کردستان عراق) و همچنین نگاه به داستان ها ، فولکلورها و افسانه های بومی از دغدغه های جدیدتر و همگانی تر هنرمندان کردستان ایران است. به طوری که در این سالها تعدا زیادی آثار با این رویکرد تولید شده که در قیاس با سالهای قبل از کمیت و کیفیت بیشتری برخوردار است. در این میان نقش جشنواره تاتر کردی سقز در ایجاد این فضا و برجسته سازی دغدغه های مشترک انسانی کردها پر رنگ و قابل توجه است.
شاید همین فرم ارتباط، در تئاتر باکور با بخش های دیگر ترکیه نیز وجود دارد و به نوعی تحت تاثیر فصای غالب تاتر در ترکیه قرار دارد که برای رسیدن به این برداشت می بایست مطالعه ی بیشتری روی آن صورت گیرد . با این حال با همین ارتباط یکساله و به ويژه با نگاه به اجراهای گروه های نمایشی باکور در جشنواره کردی و جشنواره اخیر باتمان می توان نتایجی را به دست آورد که در مقام قیاس ممکن است بتواند مکمل هم شوند.
۱٫ در تاتر کردستان ایران به لحاظ فرم و شیوه ی اجرا با آثار متنوعی مواجه هستیم. به طوری که در این سالها آثار طنز و در فضای کمیک، اسطوره ای و با زبان آرکائیکی، رئالیسیتی، ابزورد و یا کاملا با شکل و شمایل آینی و فلکلور را بارها به صورت جشنواره ای و یا اجرای عمومی دیده ایم. اما این تنوع بیشتر در شکل و فرم است و در بن مایه و موضوعات و تفکر غالب در اثر، عموماً آثار به هم نزدیک و باز عموماً فضایی تراژیک دارند. در حالی که بیشترین آثاری که از سوی تاتری های باکور مشاهده شده است (در این یک سال) در فضای کمدی و با بهره گیری از آثار نمایشی مولیر، گولدونی، گوگول و… است. به طوری که در همین جشنواره غیر رقابتی باتمان که از شهرهای مختلف گروههایی حضور داشتند ، غالب نمایش ها در این فضا اجرا شد و به جز نمایشی از گروه استانبول و گروه ارومیه، تقریبا قریب به اتفاق نمایش ها طنز و یا کمدی بوده اند.
اینکه چرا عمده ی نمایش های تهیه شده در کردستان ایران بار تراژیک بیشتری دارد و از درد و رنج مردم کرد سخن می گوید جای بحث و تامل دارد. برای نمونه در جشنواره تاتر کردی سقز سال قبل چند اجرا مستقیماً با موضوع جنایت های داعش، یک اثر با موضوع بمباران شیمیایی سردشت حضور داشتند. این آمیختگی اتفاقات جاری روز با هنر در بین هنرمندان تاتر کردستان ایران و به ویژه استان کردستان و آذربایجان غربی قطعا ستودنی و قابل تحسین است. چرا که هنرمند می بایست با زمانه و چه بسا جلوتر از زمانه حرکت کند و می بایست راوی تاریخ، دردها، پیروزی ها و شیرینی ها ملت خود باشد. چرا که به قول دکتر صادقی « ملتی که خود را روایت نکند، سایر ملل او را بر اساس میل خودشان روایت خواهند کرد».
با این حال به نظر می رسد ایجاد تعادل در اجراهای انواع تاتر بی شک نتایج مثبتی خواهد داشت و گوشزد مداوم به مخاطب که صداها و سلیقه های مختلفی در جامعه حضور دارد، می تواند جامعه را از فضای تک قطبی ، تک صدایی و عدم قبول صدای مخالف دور کند و همین خود تمرینی برای ایجاد فضای دموکراتیک خواهد بود. در واقع علیرغم اینکه این نگاه انسانی هنرمندان کردستان ایران قابل تحسین است، اما می بایست مراقب بود تنها به یک موضوع و یکی شیوه یی اجرایی بسنده نکرد و موضوعات متفاوت و با شیوه های اجرایی متفاوتی نیز مد نظر قرار داد. برای نمونه در همین روزها در مهاباد یک گروه آماده ی اجرای نمایش در رابطه با داعش و شنگال است و گروه دیگری در حال تمرین نمایشی دیگری با همین مضمون؛ و به این آمار آثار سایر شهرهای کردستان را نیز بیفزایید.
۲٫ تماشاگر که در تاتر به عنوان یکی از عناصر اصلی شناخته می شود و اساسا تاتر بدون تماشاگر هرگز کامل نمی شود از مسایلی است که باید به آن در این نوشتار اشاره کرد. در مدت برگزاری جشنواره باتمان ، علیرغم اینکه به نظر می رسد دست اندرکاران جشنواره به لحاظ اطلاع رسانی بسیار ضعیف عمل می کنند و شاید تنها سایت « بینهر» اخبار آن را به صورت لحظه ای پوشش داد، با این حال حضور تماشاگر در اجراها بسیار چشمگیر و قابل توجه است. به طوری که تقریبا در تمام اجراها سالن مملو از تماشاگر می شود و مهم تر اینکه این تماشاگران جدا از گروههای حاضر در جشنواره هستند و از مردم عادی شهر به شمار می روند. همچنین ارتباط گیری مخاطب با اثر در بالاترین سطح خود قرار دارد و مخاطب با رضایت کامل سالن را ترک می کند. طبیعتا بخش اعظمی از این مدیون آثار کمدی جشنواره است که مخاطب به خوبی دریافته است که می تواند یک ساعت را با لذت دیدن یک اثر نمایشی کمدی و یا طنز بگذراند. با این حال عادت به دیدن تاتر کمدی مانع نمی شود که مخاطب از دیدن کارهایی با مایه های تراژیک وازده شود. استقبال بسیار چشمگیر و همچنین رضایت بالا از اجرای آثار گروه آقای بانگین از ارومیه که دو نمایش برگرفته از افسانه و «بیت خج و سیامند» را با فضایی تراژیک در این جشنواره به نمایش می گذارند، نشان می دهد که مخاطب به دیدن تاتر عادت دارد و از تنوع آن چه بسا لذت بیشتری هم ببرد. این تقریبا همان پاشنه ی آشیل تئاتر در کردستان ایران و حتی در سراسر ایران است. بارها شنیده ایم که اکثریت مخاطبان تئاتر همان گروههای دیگر تئاتر هستند و درصد کمتری از مردم عادی به دیدن تاتر می روند. شاید همین محدود بودن موضوعات و بن مایه در تاتر کردستان به مفاهیم فلسفی و یا خلق فضای تراژیک باعث شده که نتوانیم خواست همه ی مخاطبین را برآورد سازیم. از طرف دیگر در باکور نیز توجه ی بیش از حد به کمدی و به ویژه کمدی های اخلاقی نویسندگانی مانند مولیر که لزوما چندان عمیق نیستند، ممکن است سطح توقع مخاطب را پایین بیاورد و در آینده ی نزدیک وازدگی ایجاد نماید. به طور خلاصه کمی تعمق بخشی در تاتر باکور و کمی تنوع بخشی در تاترکردستان ایران شاید بتواند تعادل بهتری ایجاد نماید.
۳٫ فارغ از موارد ذکر شده ، یکی از مهمترین مسایل قابل مشاهده در این جشنواره ، تفاوت زیاد کیفیت فنی بازیگران شهر ئامهد (دیار بکر) با بازیگران شهرهای دیگر باکور است . به طوری که می توان از کیفیت فنی بازیگران شهر ئامهد به عنوان یک الگو نام برد که تا چه میزان دارای آمادگی بدنی، بیانی و بداهه پردازی هستند، به طوری که فارغ از شناخت نمایش و زبان اجرا و … می توان از هنر بازیگری این بازیگران لذت برد. شاید بخشی از این توانایی به شکل گروه مرتبط باشد. این گروه در استخدام شهرداری «ئامهد» هستند و با دریافت حقوق ماهیانه مناسب ، همانند یک کارمند هر روز در مواجه با تمرین و آمادگی تاتری هستند و معمولا همزمان چند اثر نمایشی آماده ی اجرا دارند. این شیوه ی کار باعث شده است که بازیگران این گروه، امیدوار، بدون دغدغه ی مالی و در عین حال متعهد در انجام کار خود باشند و از همین رو شمایل یک بازیگر کاملا حرفه ای به خود گرفته اند. چیزی که شاید به ندرت در تاتر پایتحت ایران نیز مشاهده شود. چرا که بازیگری و تمرین در تاتر ایران عبارت است از آخرین الویت روزانه ی یک بازیگر بعد از انجام کار اداری بی ربط، انجام کاری دیگری به عنوان اضافه کار جهت تامین مخارج روزانه، حضور در چند برنامه ی تلویزیونی و نهایتا اگر انرژی باقی ماند حضور آخر وقت در تمرین گروه تاتر با تاخیر نیم ساعته.! از این رو توقع زیادی است اگر بخواهیم تعداد زیادی بازیگر در تاتر کردستان و حتی ایران بیابیم که بتوانند دارای چنین آمادگی باشند. البته همانگونه که ذکر شد این شاخصه ی بازیگران تاتر ئامد و گروه تئاتر کردی مقیم استانبول بود و بازیگران سایر شهرهای باکور حاضر در جشنواره از این کیفیت فنی برخوردار نبودند.
همانگونه که در ابتدا عنوان شد شاید این نوشتار لزوما سراسر درست نباشد، چرا که عمر این ارتباط نزدیک بین تاتر کردستان ایران و باکور به یکسال نمی رسد و از طرفی شاید همه ی تاتر دو طرف تمام آنچه گفته شد، نباشد. اما آنچه نوشته شد نگاهی است عینی در این مدت ارتباط و به ویژه با تکیه بر آثار جشنواره تاتر کردی سقز و جشنواره تاتر باتمان؛ و آنچه در نهایت اهمیت دارد حفظ و تقویت این ارتباط و تلاش برای رسیدن به الگویی درست است تا بتوانیم تاتر را در تمام شهرهای کردستان فراگیر نماییم.
نظرات